ضعف و سستی
جامعه امروزی دچار مشکلات بسیاری است. زندگی ماشینی آن قدر بر مردم ضرر وارد کرده که تاب و توان آنها کم شده و روح حیوانی یا قوای انسانی آنها به ضعف کشیده شده است. همیشه بیماری، ضعف و بی حالی بر ما غلبه می کند. با افراط و تفریط هایی که داریم، خود را عقب می اندازیم. شما نگاه کنید، اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام برای مقابله با دشمن، به سرعت آماده جنگ می شدند؛ چادرها را برپا کرده و ابزار و سلاح های سنگین همراهشان بود. مدتهای طولانی در بیابان به حداقل غذا بسنده می کردند. عبادات نیمه شب آنها ترک نمی شد. چه سختی هایی در آن گرما و با آن لباسهای سنگین، تحمل می کردند؛ ولی در برابر همه این مشکلات، مقاوم بودند؛ زیرا به یک زندگی ماشینی، بدهکار نبودند؛ بلکه توان و قدرت آنها بسیار زیاد بود.
مردم در فصل تابستان، روزه شان را هم نمی توانند بگیرند؛ اما در گذشته نه چندان دور، افراد این قدر قوی بودند که تابستان، با آن روز های بلند، روزه می گرفتند و در آن گرما به کشاورزی هم مشغول می شدند. آنها که مقداری ضعیف تر بودند، یک کوزه کوچک آب، همراه خود به مسجد می آوردند و بعد از نماز جماعت مغرب و عشا، کمی از آن آب خنک را می نوشیدند.
اما در این زمان، آسایشی که برای انسان وجود دارد، اگر مقداری از آن آسایش کم شود یا تغییر کند، انسان، عقب افتاده و از مقصد دور می شود؛ یعنی نیرویی به عنوان ذخیره ندارد تا از آن نیرو هنگام بروز مشکلات استفاده کند. انسان دو روز، روزه می گیرد؛ اما نزدیک مغرب، قوه غضبیه او خودش را نشان می دهد؛ به طوری که با هیچ کسی تحمل رویارویی ندارد؛ فکر می کند پسر خداست و باید همه مردم در مقابل او خاضع باشند و یا قوای شهوی اش زیاد می شود؛ در حالی که روزه، شهوت را باید کم کند.
این ها ضعف هایی است که بر اثر افراط و تفریط ها بر ما غلبه کرده است. ما نتوانسته ایم با بدنی سالم، روحی سالم و قوایی سالم، وظایف عبادی خود را در حد استاندارد انجام دهیم؛ در حالی که بنی آدم می توانند بسیار قوی تر از این حرفها باشند.
اکثر مشکلات ما مشکلاتی است که خودمان ایجاد کرده ایم. باید انسانی سالم در ابعاد و زوایای جسمانی، روحانی و روانی طی طریق کند؛ در بخش صفات، به اعتدال برسد، خدا را بهتر پرستش کند و بهتر بشناسد.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب [۱]
همان طور که نزول وحی، مقدماتی از قبیل عقل سالم، بدن سالم و روح سالم می خواهد، صاحب عقل سلیم شدن و الهام هم مقدماتی را می طلبد. الهامی که به دل اولیا می شود، طبق قاعده است. اگر یک زاویه از قوای نفسانی، بدون حساب، با دیگر قوا ارتباط پیدا کند، معادلات به هم می خورد. آثار خواب معلوم است. شخص خوابهایی می بیند؛ ولی بعد می بیند خبری از آثار آن نیست. نفس، انتقال غلط می دهد؛ مانند یک کامپیوتر که همه اجزای سخت افزاری و هر سیمی باید دقیق سر جای خودش قرار بگیرد، تا بتواند خوب سرویس دهد.
اطلاعات سماوات را به کسی که دچار گرفتاری ها و بیماری های روحی و روانی باشد، نمی دهند. باید افرادی سالم باشند؛ منتهی از سلامت در جسم، شروع می شود؛ بعد سلامت در روح و روان و اخلاق. این گونه است که انسان شروع می کند به حرکت کردن به سمت اعتدال و سلامت.
اهمیت این مطلب با مراجعه به روایاتی که در مورد اهمیت صحت جسم است، روشن تر می شود. امیرالمؤمنین علیه السلام در روایتی فرمودند:
صِحَّهُ الْأَجْسَامِ مِنْ أَهْنَإِ الْأَقْسَام؛[۲]
سلامت جسم از گواراترین بهره هاست.
-------------
پی نوشت:
[۱]. . سوره رعد: ۱۹
[۲] . غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۴۱۸
----------------
منبع: بنیاد هاد
- وبلاگ جاهدکاظمی
- بازدید: 915
- 1