از اصلاح نفس ، نمی شود دست برداشت!
از اصلاح نفس ، نمی شود دست برداشت!
بدون اصلاح نفس ، رفیق نیمه راه خواهیم بود!
ممکن نیست بدون اصلاح نفس کاری [از] پیش برد، [یا] برای جامعه کاری بکنیم، همان رفیق نیمه راه خواهیم بود، خداحافظی می کنیم با هم، در وقت وقتش.
بالأخره، حالا چه کار باید بکنیم؟ همان کاری که گفتیم؛ از اصلاح نمی شود دست برداشت.
خیلی خوب، حالا اصلاحِ فعلی ما در چیست؟ همان در برگشت از کارهایی را که ما می دانیم [ غلط است]، در داخل یا در خارج انجام می دهیم؛ با خارجی ها ارتباط پیدا می کنیم، ارتباطی که بر لَهِ (به نفع) آنها است، نه ارتباطی که بر لَهِ ما باشد.
والاّ با این «قرآن» واضح، با این اشباه «قرآن» [یعنی] «صحیفه سجادیه» و «نهج البلاغه»، با این ها دیوار اگر مأذون بود (اجازه داشت)، تصدیق می کرد حرف ما را، با ما می شد. [حالا] چطور شده ما اینجا مانده ایم، دست گدایی به یک [عده] وحوش، حیوانات، درنده ها، دراز می کنیم؟! میل داریم به ما قرض بدهند.
فلهذا [این کارها] کارهایی است که خودمان کردیم. تدبیر نیست غیر از اینکه نکنیم، فی ما بعد نکنیم. بشناسیم! خودمان را بشناسیم، خودمان نگذاریم [عده ای] از داخله ما در بیایند و علیه ما کارهایی بکنند.
منبع : سایت آیت الله بهجت (ره)
- وبلاگ میکائیل حیدری
- بازدید: 1343
- 5