نقش نیت در عبادات و اعمال
برپایی، خدمت و شرکت در مجالس اباعبدالله الحسین(ع) باید از سر اخلاص باشد تا موجب سعادت دنیا و آخرت گردد. در اسلام نیت در هر عمل عبادی و غیر عبادی، پایه و اساس به حساب می آید، چون نیت است که مقصد و مقصود را مشخص و تعیین می کند؛ لذا اول باید نیت را درست کرد. از این رو بحث کوتاه و فشرده ای پیرامون نیت می تواند راه گشا باشد.
نیت: نیت در لغت به معنی عزم، قصد، آهنگ، اراده، اندیشه ونوی آمده است
و نیت کردن به معنی: قصد کردن و آهنگ کردن است. و در اصطلاح به معنی در نظر گرفتن، تعیین مقصد ومقصود و غرض و هدف انجام کاری می باشد، خواه عبادت باشد یا غیر عبادت،.
انسان صبح که از منزل بیرون می آید اگر مقصد و مقصود خود را از این راه افتادن معین نکند و بی هدف راه بیفتد، قطعاً آن روز را به هدر داده است و یا اگر یک غرض و هدف عقلایی که نفع دنیوی و یا اخروی در آن نباشد، داشته باشد باز زیان خواهد دید، به خصوص عبادت که یک امر ماورایی است و با امور مادی و دنیوی کاملاً متفاوت است، ضرورت دارد که با شناخت وبا تعیین هدف و در دست داشتن چراغ راه، وارد آن شده، بلکه باید از راه بلد، یعنی کسی که این راه را قبلا رفته و با آن آشنایی دارد کمک گرفت.
در مبانی دینی ما مقصد در عبادت، قرب الهی و مقصود، خدای تبارک و تعالی است، نه تنها عبادت که مؤمن باید در همه امورش، چنین هدف گذاریی داشته باشد کما اینکه در قرآن مجید آمده است: «قل انّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین». (انعام/162)
بلکه همه امور اعم از عبادی و غیر عبادی؛ لحظه لحظه های حیات و زندگی باید برای خدا باشد؛ لذا از نظر فقهی، یکی از ارکان عبادت، نیت است. در نماز، اولین واجب که از واجبات رکنی است نیت است یعنی اگر شما عمداً یا سهواً نیت نکنید، بلکه همین طور به نماز بایستید، آن نماز باطل است. حالا نیت هم که می گوییم، معنای آن این نیست که فرد در ذهن خود مرورکند، یا به زبان بیاورد که مثلاً چهار رکعت نماز ظهر بجا می آورم قربة الی الله، بله اشکال ندارد لکن ضرورت ندارد، بلکه لازم است، بدانیم چه نمازی می خوانیم و برای چه کسی می خوانیم، بلی، نیت در نماز بالاتر از این است و آن اینکه انسان قصد کند و عزمش را جزم کند که به وسیله این نماز یک سفر روحانی داشته باشد، پرواز کند و اوج بگیرد تا بلندای قله قرب پروردگار و عرش ربوبی تا رنگ و بوی خدایی به خود بگیرد و مظهر اسمای الهی شود و برگردد.
لذا به همین خاطر است که گفته شده است: «نیة المؤمن خیر من عمله»؛ نیت مؤمن از عمل او بهتر است، چون آنچه انسان را به پرواز درمی آورد و بالا می برد نیت است؛ یعنی هدف گذاری، یعنی تعیین مقصد و مقصود. از این رو نیت، نقشی اساسی و اصولی در عبادت دارد. نیت است که توجه و عنایت خدای تبارک و تعالی را به انسان جلب می کند و عمل بدون نیت، روح ندارد، اثر ندارد و انسان را از جا تکان نمی دهد و به جایی نمی رساند، لذا می بینیم که ظاهر عمل با نیت یا بدون نیت مثل هم است، اما اگر با نیت باشد قابل قبول است و اگر بدون نیت باشد ارزشی به همراه ندارد. به این مثال توجه کنید، اگر کسی به شما اظهار ارادت کند و با صراحت به شما بگوید که: «من شما را دوست دارم و به شما ارادت می ورزم»، اگر این اظهارنظر واقعاً از روی اخلاص و صداقت باشد، خوب برای شما خیلی اهمیت دارد و موجب تحکیم پیوند هر چه بیشتر بین شما و آن فرد می گردد و شما را به هم نزدیک تر می کند؛ اما اگر خدای ناکرده این فرد با غرضی که کاسب کارانه باشد تملق می گوید تا از شما مال و منالی بگیرد و یا به واسطه شما به موقعیتی دست پیدا کند و هیچ علاقه و ارادتی هم به شما که ندارد، هیچ، بلکه پشت سر شما هم چه بسا بدگویی ها و اهانت هایی بکند، حال، اگر شما از نیت و منظور این فرد مطلع شوید، این اظهارات چه اندازه برای شما اهمیت دارد؟ در عبادت و کارهای نیک هم این چنین است، برخی جزء دسته اول هستند و واقعاً خدا را خالصانه عبادت می کنند و هیچ غرضی جز خدا را در عبادت و کارهای خیر دخالت نمی دهند. مقصد خداست، نماز بخواند، انفاق کند، نخل بکارد، در میدان جنگ شمشیر بزند، حکومت کند، دست بر سر یتیمی بکشد و پای غم بیوه زنی بنشیند همه برای خداست. لذا می گوید خدا را از ترس جهنم یا به طمع بهشت عبادت نمی کنم، بلکه خدا را عبادت می کنم چون او را دوست دارم و شایسته عبادت.
اما دسته ای هستند که نه عبادتشان و نه کار خیرشان هیچ سمت و سو و رنگ و بوی خدایی ندارد، نماز می خواند که نگویند اهل نماز نیست، به مسجد می آید که نگویند مسجدی نیست، انفاق می کند تا بگویند فلانی فرد سخاوتمندی است. از همین رو است که دو عمل در ظاهر هیچ فرقی با هم ندارند، اما در نیت با هم متفاوت هستند، یکی صاحب خود را بهشتی می کند و دیگری جهنمی. امام صادق(ع) می فرمایند: «دو نفر وارد مسجد می شوند و هر دو به نماز می ایستند، اما یکی با نمازش از عذاب الهی و آتش جهنم رهایی می یابد و بهشتی می شود و دیگری به واسطه همان نماز از بهشت و نعمت های الهی محروم شده و جهنمی می شود، عرض کردند یا بن رسول الله! چگونه چنین چیزی ممکن است؟ حضرت فرمودند: «یکی نماز می خواند و با این نماز خواندن به خود می بالد و دچار عجب و خودپسندی می شود و نماز را برای جلب توجه دیگران می خواند و چه بسا رکوع و سجود آن را طولانی تر و قرائت آن را غلیظ تر ادا می کند، نماز این شخص باطل و صاحبش را جهنمی می کند. اما فرد دیگر نماز را با خضوع و خشوع واقعی، با احساس شرمندگی و کوچکی، و با حالت توجه به خدای تعالی و حالت انابه و توبه و اینکه آیا این همان نمازی است که خدا از من خواسته است؟ وحقیقتا با نیت تقرب به خداوند می خواند، بلاشک این نماز صاحب خود را از آتش جهنم نجات داده و او را بهشتی می کند».(بحار، ج72 ، باب117 )
به هر حال این نقش نیت است، نه تنها در نماز، بلکه نیت در تمام اعمال ما چنین نقشی را ایفا می نماید، البته یک تفاوت بین امور عبادی وغیر عبادی ما وجود دارد و آن اینکه در عبادت اگر نیت برای تقرب به خدا نباشد، عبادت باطل است و عقاب را به همراه دارد، اما در اعمال خیر و نیک یا امور مباح، اگر قصد قربت نباشد، پاداش نمی برد و عذاب و عقابی را نیز به همراه ندارد، مگر اینکه عمل بدون نیت تقرب، تبعاتی داشته باشد که به واسطه آن تبعات، فرد مورد مجازات قرار گیرد، مثل اینکه کسی به فقیری انفاق می کند تا فقر او را به رخ او بکشد و او را کوچک نماید، خوب کوچک نمودن مؤمن جایز نیست، از این جهت انقاق کننده با چنین نیتی قطعاً مجازات می شود.
لذا باید به درون خود مراجعه کنیم، که با کدام نیت در مجلس امام حسین(ع) شرکت می کنیم به چه منظور دسته و هیئت راه می اندازیم و نذر می کنیم؟ خدمت می کنیم، و ... نیتمان چیست؟ مقصودمان کدام است؟
اما اینکه نیت صحیح و درست چگونه به دست می آید؟ امام صادق(ع) فرمودند: «صاحب نیت صادق، صاحب دل سلیم است. یعنی دلی که بیمار باشد و محل تاخت و تاز شیطان باشد، دلی که آلوده به محبت دنیا و زرق و برق دنیا باشد، دلی که وسوسه تار و پودش را فرا گرفته باشد دلی که با دروغ، ریا، حیله و خدعه روزگار می گذراند از چنین دلی نباید انتظار نیت پاک، صادق و الهی داشت».
بنابراین اول باید دل را از آلودگی ها پاک کرد تا بستر نیت، صحیح و صادق شود؛ به همین خاطر است که رسول خدا(ص) فرمود: «نیة المؤمن خیر من عمله»؛ نیت صادقانه مؤمن از عمل خیر او بهتر است. راز این مطلب روشن است، چون کسی که پیوسته به امور خیر می اندیشد و در مسیر خیر قدم برمی دارد یا می تواند کار خیر انجام دهد یا نمی تواند؛ چنین کسی به گمراهی، خلاف و عصیان نمی اندیشد، لذا همواره در صراط مستقیم است. یا در روایتی رسول خدا(ص) فرمودند: «انّما الاعمال بالنیّات». (امالی شیخ طوسی، ص 613).
چه اینکه خدای متعال فرموده اند: «... نسوا الله فانساهم انفسهم؛ بواسطه غفلت، خدا را فراموش کردند، خدا هم خودشان را از یادشان برد». (حشر/19) و کسی که خودش را فراموش کند و نداند که کیست و از کجا آمده است و به کجا رهسپار است، هم چون بهائم است، که خداوند منان فرموده اند: «اولئک کالانعام بل هم اضلّ؛ بلکه از بهائم پست تر و پایین ترند.» (اعراف/179)
آنگاه، نوبت به مراتب نیت می رسد، باید دانست که مراتب نیت به میزان پاکی و طهارت و جلای دل مؤمن بستگی دارد، هر چقدر که دل پاک تر باشد مراتب نیت والاتر و بالاتر و به مراتب قرب نزدیک تر است و هر اندازه که تیرگی و آلودگی وجود داشته باشد، مراتب پایین تر و پست تر خواهد بود و راه بدست آوردن مراتب بالاتر، منوط به میزان مجاهدت با هوای نفس دارد. به این نفس و وسوسه های شیطانی نباید فرصت داد، چون اگر یک قدم عقب بنشینی آنها (یعنی نفس و شیطان) ده قدم جلو می آیند، اما گر در مقابلشان ایستادگی کردی، آنها عقب نشینی می کنند؛ لذا به همین خاطر است که گفته اند اگر سگی شما را دنبال کرد، فرار نکنید، بلکه بایستید روی زمین بنشینید به عنوان اینکه می خواهید سنگ بردارید و به طرف او پرتاب کنید،اگر فرار کنید، او شما را دنبال می کند، اما اگر بایستید، او فرار می کند. شیاطین انسی هم این چنین هستند، مستکبران عالم هم اگر در مقابلشان کوتاه آمدید آنها جلو می آیند و می دانید که مستکبران سیری ندارند، راضی و قانع نمی شوند، تا شما را به زیر یوغ خود بکشند.
لذا فرمود: «و لن ترضی عنک الیهود و لاالنصاری حتی تتبع ملتهم قل ان هدی الله هو الهدی و لئن اتبعت اهواءهم بعد الذی جاءک من العلم ما لک من الله من ولی و لا نصیر» (بقره/120).
این وضع ما و دشمنان پنهان و پیدای ماست، باید مقاومت کرد تا به پیروزی دست پیدا کرد؛ لذا اگر کسی در عرصه جهاد با نفس و شیطان پیروز شد، در عرصه جهاد با استکبار هم پیروز می شود و به خاطر همین بود که رسول خدا(ص) جهاد با نفس را جهاد بزرگ تر نامیدند. آن که اسیر نفس است یا به میدان جنگ وارد نمی شود و یا اگر وارد شود، تسلیم دشمن می گردد. و همه این مهمات با نیت خالص حاصل می شود و جهاد و تلاش در راه به دست آوردن نیت خالصانه یعنی انجام امور به قصد تقرب به خدای تبارک و تعالی.
چرا امام حسین(ع) از طرفی اصرار دارد که امت به کمک او بشتابد و از طرفی اصرار دارد، هر که می خواهد برگردد، می تواند برگردد؟ اصرار بر آمدن، برای انجام وظیفه بزرگ مقابله با ستم و ستمگری و حفظ اسلام است، اصرار بر رفتن برای این است که بااخلاص ها بمانند و آنها که به سودای دیگری آمده اند بروند، و یکی از رازهای ماندگاری واقعه عاشورا، اخلاص به وجود آورندگان آن است. فرمود: «هر کس دینی به گردن دارد برگردد، هر کس به قصد پیروز شدن و به نان و نوایی رسیدن آمده است برگردد زیرا آنانی که می مانند، بدانند کشته خواهند شد». والسلام
- وبلاگ ziaossalehin.ir
- بازدید: 1392
- 1