ویژگی های مبلغان و معیارهای تبلیغ در قرآن

تاریخ ارسال:س, 02/07/1395 - 02:32
تبلیغ در قرآن

از منظر دین مبین اسلام برای رسیدن به هدف، بهره گیری از تبلیغات صحیح ضرورت دارد و اصلی ترین وظیفه رسول اکرم(ص) و پیامبران الهی نیز همین بوده است که خداوند فرمود: «و ما علی الرسول الّا البلاغ المبین؛(1) و برعهده پیامبر خدا وظیفه ای به جز تبلیغ آشکار نیست.»
بدون تردید، برای مردم جهان و بویژه مسلمانان شناختن ابعاد و زوایای برنامه های متعالی اسلام و آگاهی از اهداف و انگیزه های آن ضرورتی انکارناپذیر است تا بتوانند با معرفت کامل به اندیشه های آسمانی آن آگاه شده و دستوراتش را عمل نمایند.
البته در مرحله اول تبلیغ دین و بهره گیری از روش های صحیح آن به عهده انبیاء و امامان معصوم(ع) است امّا در مرحله بعدی این وظیفه بردوش عالمان و متولیان فرهنگی و تبلیغی جامعه قرار گرفته است. همچنانکه اگر در گذشته مبلّغان مخلص و فداکار، بار سنگین پیام رسانی و آگاه نمودن جامعه را عهده دار نمی شدند امروزه جمعیت کره زمین مسلمان نبودند. بویژه عصری که در آن قرار گرفته ایم به عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات معروف شده است، این وظیفه بر مبلّغان اسلامی از هر زمان دیگر بیشتر و عمیق تر مطرح است و آنان طبق دستور قرآن باید با دقّت لازم به تبلیغ حقایق اسلامی بپردازند. خداوند با ابلاغ این مسؤولیت به مبلّغان اسلامی می فرماید: «فلولانفرمن کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدّین ولینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم؛(2) چرا از هر فرقه ای از اهل ایمان، دسته ای کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند باشد که آنان از (کیفر الهی) بترسند.»
با توجه به ضرورت تبلیغ دین و اطلاع رسانی صحیح از منظر قرآن، مبلّغان اسلامی باید این رسالت خطیر را به انجام رسانند. البته برای توفیق در این راه اوصاف و ویژگی هایی را باید در خود بوجود آورند تا رسالت تبلیغ مثمرثمر باشد، در اینجا به برخی از ویژگی ها و اوصاف ضروری مبلّغان اسلامی از منظر کلام وحی اشاره می کنیم.
1و2 ایمان و آگاهی
مبلّغ موفق کسی است که علم و آگاهی در مورد موضوع تبلیغی خویش داشته و به راه خود ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشد زیرا بدون اطلاعات صحیح و اعتقاد جازم چگونه می تواند دیگران را هدایت کند. قرآن در این زمینه به بصیرت و آگاهی کامل رسول خدا(ص) اولین مبلّغ و منادی اسلام اشاره کرده و می فرماید: «قل هذه سبیلی ادعوا الی اللّه علی بصیرةٍ انا و من اتبعنی؛(3) ای رسول ما! بگو این است راه من! که با آگاهی و بصیرت کامل، خود و پیروانم را به سوی خدا دعوت می کنم.» مبلغ اسلامی علاوه بر دارا بودن اطلاعات لازم باید همواره به علم و آگاهی خود بیفزاید و همانند رسول خدا(ص) دعا کند که: «رب زدنی علماً؛(4) پروردگارا بر دانشم بیفزای».
قرآن در مورد اعتقاد راسخ و یقین کامل مبلغان اسلامی می فرماید: «یؤمنون باللّه و الیوم الآخر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات و اولئک من الصالحین؛(5) آنان به خداو روز قیامت ایمان راسخ دارند و به کارهای نیک دعوت کرده و از کارهای ناپسند باز می دارند و خود نیز عملاً به سوی نیکی ها می شتابند و آنان از انسانهای صالح و شایستگانند.»
از آیات فوق استفاده می شود که علم و دانش و اعتقاد و یقین از ضروری ترین اوصاف یک مبلّغ است. همچنین عمل به گفته ها، شتاب در نیکی ها و صالح و شایسته بودن در میان مردم نیز از دیگر اوصاف مبلّغان می باشد.
3و4 و5 صبر، قاطعیت و استواری
از منظر قرآن اراده و صلابت و قاطعیت در اجرای فرمان الهی و صبر بر مشکلات و گرفتاریها لازمه وجودی یک مبلّغ دینی است چرا که نداشتن روحیه قوی که ریشه در ایمان و اعتقادات او دارد موجب می شود وی در مقابل موانع و مشکلات راه، به زانو درآمده و خسته و شکسته و دلسرد گردد. به همین جهت قرآن حضرت ابراهیم را به عنوان الگوی مبلّغان راه توحید مطرح کرده و از زبان او می فرماید: «تاللّه لاکیدنّ اصنامکم؛(6) به خدا سوگند! حتماً طرح شکستن بتهایتان را خواهم ریخت (و آنان را نابود خواهم کرد).
مبلّغ متعهد در راه انجام وظیفه تبلیغی خود ناامید و مأیوس نمی شود، او خود را در پناه قدرتی لایزال می بیند که به هر چیزی قادر و توانا، علیم و سمیع است. به این جهت با اراده ای پولادین و گامهای استوار در راه تبلیغ دین حرکت می کند، سخن او، رفتار او، تصمیمات و طرحهای او همه و همه با اقتدار و عزّت کامل صورت می گیرد زیرا او همواره خود را مخاطب این آیه می داند: «ولایحزنک قولهم انّ العزّة للّه جمیعاً؛(7) سخنان آنان (مخالفین) تو را محزون و غمگین نسازد زیرا عزّت و عظمت همه از آن خداست.»
یک مبلّغ اسلامی قاطعیت، امیدواری و صبر و تحمّل را از رسول گرامی اسلام آموخته و به مرحله اجرا می گذارد و این آیه را نصب العین خود قرار می دهد که: «فاصبرکما صبر اولواالعزم من الرسل؛(8) همان گونه که پیامبران اولوالعزم صبر کرده اند تو هم صبر کن!»
6 و 7 و 8 دلسوزی، مهرورزی و حسن خلق
همچنانکه حافظ گفته: حسن خلق و اخلاق پسندیده از مطمئن ترین راه کارهای جذب و هدایت بشمار می رود:
به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر                به دام و دانه بگیرند مرغ دانا را
قرآن مهمترین راز توفیق پیامبر اسلام(ص) را در امر تبلیغ دین، مهرورزی و حسن خلق آن حضرت می داند و می فرماید: «فبما رحمة من اللّه لنت لهم و لو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک؛(9) به جهت رحمت خداوند با مردم مهربان و نرمخو شدی و اگر تند خو و سخت دل بودی قطعاً از اطراف تو پراکنده می شدند.»
حسن خلق و نرمخویی پیامبر، یارانش را چنان شیفته خود کرده بود که با تمام وجود به او عشق می ورزیدند و دشمنان قسم خورده اش نیز در اثر این خصلت والای انسانی تبدیل به دوستان فداکار می شدند. در سوره توبه با اشاره به مهربانی، دلسوزی و مردمداری پیامبراکرم(ص) می فرماید: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علکیم بالمؤمنین رؤف رحیم؛(10) برای شما پیامبری از جنس خودتان آمد که بر او دشوار است که شما در رنج و زحمت بیفتید. به هدایت شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.»
آری، مهربانی، شفقت و ابراز محبت در عرصه تبلیغ در جذب دلها، اثری ماندگار، عمیق و ریشه دار دارد، مولوی می گوید:
از محبت خارها گل می شود ***** از محبت سرکه ها مل می شود
از محبت نار نوری می شود ***** از محبت دیو حوری می شود
از محبت مرده زنده می کنند ***** از محبت شاه بنده می کنند
9 و 10 آمر به معروف و ناهی از منکر
خداوند متعال مبلّغان دینی را در ردیف آمران به معروف و ناهیان از منکر قلمداد کرده و یکی از وظائف آنان را عمل به این دو اصل حیاتی اعلام می کند چرا که امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین ابعاد تبلیغ دینی از منظر قرآن است.(11)
خداوند متعال این وظیفه مبلّغان مسلمان را اینگونه یادآور می شود: «ولتکن منکم امّة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم الفلحون؛(12) و باید از میان شما، گروهی (مردم را) به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتی باز دارند و آنان همان رستگارانند.»
البته در اجرای این دو اصل توسط مبلّغان اسلامی تردید نیست آنچه مسلّم است اخلاص و عامل بودن به گفته های خویش است.
برای توضیح این سخن و درجه اثرگذاری امر تبلیغ در وادی امر به معروف و نهی از منکر، به سخنی از استاد شهید مطهری اشاره می کنیم، ایشان می نویسد: از شرائط مفید بودن امر به معروف و نهی از منکر این است که اصالت داشته باشد یعنی تابع هیچ جریان دیگر نباشد، باید منبع جریان ها باشد نه تابع از جریان ها، نباید تابع شخص یا صنف یا یک جریان خاص سیاسی بوده باشد، نباید تابع و در خدمت شخص باشد و لو یک شخصیت روحانی، نباید در خدمت صنف و حزب باشد فرق است میان اینکه روحانیون( و مبلّغان مذهبی) در خدمت دین باشند و یا دین و اصول مقدّس دین مثل امر به معروف در خدمت آنها باشد. هرگاه واقعاً روحانیون و مؤمنین در خدمت دین قرار گرفتند آن وقت سرافرازی دین است ولی هر وقت دین در خدمت عمّامه به سر و عرقچین به سر قرار گرفت آن وقت منتهای بدبختی، ذلّت و بیچارگی دین است. پس باید خود را برای دین خالص کرد و دین را هدف نهایی قرار داد نه اینکه دین را برای هدف دیگر ولو به قصد قربت خواست.(13)
11 و 12 توجه به عقلانیت و فطرت انسان
از خطرناک ترین آفات تبلیغ دینی مقابل قرار دادن برنامه های دین با فطرت و عقل و خواسته های معقول افراد است. چرا که دین اسلام بر اساس فطرت بشر و عقل سالم انسانهاست همانگونه که قرآن با اشاره به این نکته می فرماید: «فاقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت اللّه التی فطر النّاس علیها لاتبدیل لخلق اللّه ذلک الدین القیّم و لکنّ اکثر الناس لایعلمون؛(14) پس روی خود را متوجه آئین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند انسانها را بر طبق آن آفریده و دگرگونی در آفرینش الهی نیست این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند.»
اگر مبلّغان دینی به طور ناخودآگاه و از روی عدم اطلاع دستورات و برنامه های دینی را در مقابل دستورات عقل و خواسته های فطری بشر قرار دهند و مخاطبین آنان چنین برداشت کنند که دین و فطرت و معنویت و عقل با هم سازگاری ندارد به طور طبیعی از آن فاصله می گیرند و نه تنها به سوی اهداف مبلّغ گرایش پیدا نمی کنند بلکه ممکن است برای همیشه از دین و مبلّغان دینی گریزان شوند.
استاد شهید مطهری می نویسد: «یکی از مختصات دین اسلام این است که همه تمایلات فطری انسان را در نظر گرفته، معنی فطری بودن قوانین اسلامی هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیت آنهابا فطریات بشر است. یعنی اسلام گذشته از اینکه از نظر ایمان و پرستش خدا، پرورش دهنده یک احساس فطری است، از نظر قوانین و مقررات نیز با فطرت و طبیعت و احتیاجات واقعی بشر هماهنگ است. بعضی از مقدّس مآبان و مدعیان تبلیغ دین به نام دین با همه چیز به جنگ بر می خیزند، شعارشان این است: اگر می خواهی دین داشته باشی به همه چیز پشت پابزن، گرد مال و ثروت نگرد، ترک حِشمَت و مقام کن، زن و فرزند را رها کن، از علم بگریز که حجاب اکبر است و مایه گمراهی است، شاد مباش و شادی نکن، از خلق بگریز و به انزوا پناه ببر، بنابراین اگر کسی بخواهد به غریزه دینی خود پاسخ مثبت دهد باید با همه چیز در حال جنگ باشد. بدیهی است وقتی که مفهوم زهد، ترک وسائل معاش و ترک موقعیت اجتماعی و انزوا و اعراض از انسانهای دیگر باشد، وقتی که غریزه جنسی پلید شناخته شود و منزه ترین افراد کسی باشد که در همه عمرمجرد زیسته است، وقتی که علم دشمن دین معرفی می شود مسلماً مردم به دین بدبین خواهند شد.
بنابراین مبلّغان دینی وظیفه دارند موضوعات و برنامه های دینی را با عقل و فطریات مردم هماهنگ سازند، در اصلاح محیط بکوشند و هرگز به نام دین با فطریات مردم مبارزه نکنند، در آن صورت تبلیغات دینی مؤثر واقع شده و تمام اقشار جامعه به سوی دین خواهند آمد. توجه نکردن به این آفت مهم تبلیغ، امروز برخی از جوانان را دین گریز کرده است و پرسشهای زیادیر را در ذهن افراد به وجود آورده است. امیدواریم بزرگانی که در رأس امور تبلیغ دین قرار دارند و تصمیمات آنان تأثیر بسزایی در اعتقادات و باورها و عملکرد دینی مردم دارد بتوانند مردم مسلمان را طوری راهنمایی کنند که آنان این پیغام قرآنی را که دین و فطرت و عقل با هم سازگارند، مکمّل همدیگرند، دریابند و خرافات را از حقیقت و علم را از جهل تشخیص دهند.
در اینجا به عنوان حسن ختام خاطره ای را در همین رابطه از مبلّغ موفق جهان اسلام حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقای فلسفی(ره) نقل می کنیم:
اولین بار که بلندگو به بازار آمد و به مسجد راه یافت افراد مقدّس مآب و خشکه مقدّس از آوردن آن به مسجد وحشت داشتند.آقای فلسفی برای اولین بار در مسجد سید عزیزاللّه در بازار تهران با بلندگو سخنرانی کرد ولی برخی افراد کوتاه بین و تنگ نظر به شدت اعتراض کرده و آقای فلسفی را به باد انتقاد گرفتند ایشان می گوید: یک شب مجلس عروسی پسر یکی از محترمین بود، در آن مجلس علما، ائمه جماعات و متدینن و سایر اصناف مردم حضور داشتند، یکی از افراد مقدّس مآب از پایین مجلس با صدای بلند گفت:آقای فلسفی خیلی حرفهای خوبی می زنید امّا متأسفم که این مزمار (نوعی ابزار موسیقی) را به مسجد آوردید چرا با مزمار حرف می زنید، عیب شما این است.
آن موقع بلندگو تازه به مسجد و محافل آمده بود و علما از ترس برخی افراد تنگ نظر نمی توانستند از آن استفاده کنند من بعد از شنیدن سخن آن آقا به مسؤول پذیرایی گفتم: این بشقاب گز را ببرید خدمت آن آقای مقدّس مآب. تا قدری میل کند. آن آقای مقدّس گفت:نه آقا من دندانم عاریه است گز لای دندانم می رود و اذیتم می کند و نمی توانم غذا بخورم. گفتم: چرا دندان عاریه ای گذاشته ای؟ گفت: برای اینکه دندان ندارم می خواهم راحت غذا بخورم. گفتم: چرا عینک زده اید، گفت: بدون عینک نمی توانم دور را ببینم! در این موقع من تند شدم و گفتم: شما دندان نداشتی دندان عاریه ای گذاشتی که بتوانی غذا بخوری نمی تونستی دور را ببینی عینک زدی تا دور را راحت ببینی این کار شما حلال است اما من که صدایم به آخر مجلس نمی رسد و میکروفن آورده ام که صدایم راحت به مردم برسد کار حرام کرده ام؟(15)

 

منبع: پاسدار اسلام - دی 1387 - شماره 325 - ویژگی های مبلغان و معیارهای تبلیغ در قرآن
---------------------------------
پی نوشت:

1. سوره عنکبوت، آیه 18.
2. سوره توبه، آیه 122.
3. سوره یوسف، آیه 108.
4. سوره آل عمران، آیه 114.
5. سوره طه، آیه 114.
6. سوره انبیاء، آیه 57.
7. سوره یونس، آیه 65.
8. سوره احقاف، آیه 35.
9. سوره آل عمران، آیه 159.
10. سوره توبه، آیه 128.
11. سوره آل عمران، آیه 104.
12. دست نوشته ای از استاد مطهری، افق حوزه، ش 107، ص6.
13. سوره روم، آیه 30.
14. امدادهای غیبی، ص 50.
15. خاطرات و خطرات، علی اکبر نیکزاد، سازمان تبلیغات اسلامی، ص 40.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.