دعا در رفتار و گفتار فاطمه(سلام الله علیها)
نقش دعا
انسان موجودى سراسر نیاز است که هر چه براى رفع آن کوشیده، بیش تر متوجه فقر خود شده است. انسان براى ادامهٔ حیات محتاج صدها نعمت الهى است و روانش بیش تر از تن، نیازمند هزاران عنایت الهى.
خداوند بى نیاز نیز تمام نعمتها را در پرتو تلاشها و خواستن ها، همراه با لطف بى منتهاى خود در اختیار بندگان قرار داده است. ارتباط با آن ذات بى نیاز و کریم بى نهایت، براى درخواست حاجت هاى جسمى و روحى در اتصال به مبدأ بى نهایت قدرت است، که اگر هم حاجتى برآورده نشود و دعایى مستجاب نگردد، خود این ارتباط و اتصال، آرامش بخش، نشاط آور و نشانهٔ توفیقى است که خداوند به دعاکننده عطا کرده است.
گفت آن اللّه تو لبیک ماست وآن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
هر چه زمان مى گذرد، احساس نیاز به دعا و معنویات بیش تر مى شود. دعا، هم نیاز فطرى انسان براى یافتن تکیه گاه است و هم برآورندهٔ نیازها؛ اما چگونه باید دعا کرد و با خداى بى نیاز چگونه باید حرف زد؟
براى درک این چگونگى دست به دامن معصومانى مى شویم که راه هاى ارتباط با خدا را به خوبى دانسته، و در زندگى خویش بهترین و بیش ترین بهره ها را از دعا برده اند. آنچه پیش روست، سیرى در رفتار و گفتار حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پیرامون دعا و نیایش است.
الف) اهمیّت دعا از دیدگاه حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
روزى رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: دخترم! آیا دوست دارى دعایى به تو بیاموزم که هیچ کس آن را نمى خواند؛ مگر آنکه خواسته هایش تحقق مى پذیرد؟ (1) فاطمه (سلام الله علیها) در پاسخ پدر عرض کرد: «یا اَبَة! لَهَذا اَحَبُّ اِلىَّ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فیها؛ (2) پدر جان! چنین چیزى از دنیا و آنچه در آن است نزد من محبوب تر است.»
جملهٔ فوق، جمله بلندى در اهمیت دعا است که جز قدم گزارندگانِ این وادی کسی عمق آن را درک نمى کند.
ب) سفارش به دعا
نه تنها صدیقهٔ طاهره خود اهل دعا و راز و نیاز بود؛ بلکه دیگران را نیز بدان سفارش مى نمود. پس از وفات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، زنان بنى هاشم در منزل آن حضرت اجتماع و گریه زارى مى کردند و افتخارات گذشته را بر مى شمردند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) به آنان فرمود: «اُتْرُکْنَ التَّعْدادَ وَ عَلَیْکُنَّ بِالدُّعاءِ؛ دست از شمارش [افتخارات] بردارید و به دعا بپردازید.» (3)
حضرت نه تنها در زمان حیات به این مسئله اهمیت مى داد بلکه پس از شهادت خویش نیز سفارش کرد برایش دعا کنند؛ چرا که انسان پس از مرگ نیز نیازمند دعاست.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در وصیت خویش به على (علیه السلام) فرمود: «اِذا أَنَامِتُّ فَتَولِّ اَنْتَ غُسْلى وَجَهِّزْنى وَصَلِ عَلَىَّ وَاَنْزِلْنى قَبْرى وَاَلْحِدْنى وَسَوِّ التُّرابَ عَلَىَّ وَاجْلِسْ عِنْد رَاْسى قُبالَةَ وَجْهى فَاَکْثِر مِنْ تِلاوةِ الْقُرْآنِ وَالدُّعاءِ فَاِنَّها ساعَةً یَحْتاجُ فیها اِلى اُنْسِ الْاَحْیاءِ...؛ (4) وقتى من وفات کردم، تو غسل و کفن مرا بر عهده گیر و بر من نماز بگزار و مرا درون قبر قرار ده، دفنم کن و سنگ قبر را بر روى قبرم گذار [و خاک بر آن بریز] و آن را هماهنگ و صاف نما، آن گاه بالاى سرم روبروى من بنشین، و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظه هایى [میت] به انس گرفتن با زندگان [سخت] محتاج است!»
ج) دعاهاى حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
دعاهاى آن حضرت را مى توان به چهار دسته تقسیم نمود که هر یک برطرف کنندهٔ بخشى از نیازهاى زندگى انسان است:
1. در عظمت و صفات خداوند
در دعاى معروف حضرت مى خوانیم: «بِسْمِ اللّه النُّورِ، بِسْمِ اللّه الَّذى یَقولُ لِشَىْ ءٍ کُنْ فَیَکونُ، بِسْمِ اللّه الَّذى یَعْلَمُ خائِنَةَ الْاعْیُنِ وَماتُخْفىِ الصُّدُورُ، بِسْمِ اللّه الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّور، بِسْمِ اللّه الَّذى هُوَ بِالْمَعْروفِ مَذْکور، بِسْمِ اللّه الَّذى اَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ بِقَدَرٍ مَقْدورٍ، فى کِتابٍ مَسْطورٍ، عَلى نَبِىِّ مَحْبورِ؛ به نام خداى نور، به نام خدایى که به هر چیزى بگوید باش، مى باشد، به نام خدایى که چشم ها و نگاه هاى پنهان در سینه ها را مى داند. به نام خدایى که نور را از نور آفرید. به نام خدایى که به نیکى یاد مى شود. به نام خدایى که نور را بر کوه طور به اندازه معین نازل کرد در نوشته اى بر پیامبرى عظیم.» (5)
دعاهایى که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به فاطمه (سلام الله علیها) تعلیم فرموده نیز از همین دسته است، مانند: دعایى که با این جمله شروع شده است: «یا اَعَزَّ مذْکورٍ وَاَقْدَمَه قَدَماً فى الْعِزِّ و الْجَبَروتِ...» (6) و یا دعایى که با جمله «اللَّهمَّ رَبَّنا وَرَبَّ کُلِّ شى ءٍ» شروع مى شود. (7)
همین طور دعایى که آن حضرت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای قبل از خواب نقل نموده است: خواندن سوره توحید سه مرتبه، صلوات بر محمد و پیغمبران، استغفار براى مؤمنان و گفتن این جمله: «سُبْحان اللّه وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ الاّ اللّه وَاَللّه اکْبر.» (8)
2. درخواست کمالات معنوى
گاه انسان در ضمن دعا یک سلسله کمالات معنوى و اخروى را از خداوند مى خواهد. این نوع درخواست، گاه درخواست کمالات به صورت غیرمستقیم، از طریق عذرخواهى، مناجات و طلب عفو است و گاهى درخواست کمالات به صورت مستقیم و صریح، مانند: «...اللّهُمَّ فَرِّغْنى لِما خَلَقْتَنى لَهُ، وَلاتَشْغَلْنى بِما تَکَفَّلْتَ لى بِهِ، وَلاتُعَذِّبْنى وَ اَنااَسْتَغْفِرُکَ، وَلاتَحْرِمْنى وَ اَنا أسْئَلُکَ أللّهُمَ ذَلِّلْ نَفْسى وَعَظِّمْ شَأْنَکَ فى نَفْسى وَاَلْهِمْنى طاعَتَکَ وَالْعَمَلَ بِما یُرْضیکَ وَالتَّجَنُّبَ لِما یَسْخَطُکَ...؛ (9) خدایا! مرا براى آنچه آفریده اى (عبادت و بندگى) آماده کن، و به آنچه خود عهده دار آن هستى و برایم تضمین نموده اى (رزق و روزى) مشغولم نکن، و عذابم ننما، در حالى که استغفار مى کنم! و محرومم نفرما، در حالى که درخواست مى نمایم! خدایا! نفسم را [پیش خودم] خوار کن و مقامت را در نفسم بزرگ جلوه ده، و طاعت خود و عمل به آنچه رضاى تو در آن است و دورى از غضب را به من الهام نما.»
3. نیازمندیهاى زندگى
نوع سوم، دعاهایى است که در آن نیازمندی هاى زندگى دنیوى درخواست مى شود، مانند: رزق و روزى فراوان، پیشرفت در کارها، گشایش سختی ها، شفاى بیماران و خلاصه همه: بیمار و سالم، فقیر و غنى، گرفتار و غیر گرفتار... نیازمند دعا هستند و محتاج عنایت خداى بى نیاز، چنان که قرآن مى فرماید: (( أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ )) (10)؛ «شما همه نیازمند خدا هستید و تنها خداوند است که بى نیاز و شایستهٔ هر گونه حمد و ستایش است.»
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، فرزندش امام حسن (علیه السلام) را که بیمار شده بود، خدمت رسول خدا برد و عرض کرد: «یا رَسُولَ اللّه! اُدْعُ اللّه لِابْنِکَ اَنْ یَشْفِیَهُ؛ (11) اى رسول خدا! خدا را بخوان براى فرزندت، تا او را شفا دهد.»
همین طور حضرت در دعاهاى دیگرش گاه خواسته هاى دنیوى نیز دارد، از جمله در دعایى از آن بانو مى خوانیم: «اَللّهُمَّ قَنِّعْ بِما رَزَقْتَنى وَاسْتُرْنى وَعافِنى اَبَدا مااَبْقَیْتَنى...؛ خدایا! مرا به آنچه رزقم داده اى، قانع کن، و بپوشان و تا زنده ام عافیتم ده.» (12)
4. دعا در حق دیگران
در نوع چهارم از دعا، انسان از حیطهٔ خود و خواسته هاى خویش پا را فراتر نهاده و به دنبال کمالات معنوى است و نیازمندی هاى مادى و رفع گرفتارى کل جامعهٔ مسلمین را مدّ نظر دارد. در این مرحله انسان از خداوند برآورده شدن نیازها و رفع گرفتاری هاى تمام انسانها را مى خواهد. این گونه دعا، هم در زندگى دیگران اثر مستقیم دارد ـ آنجا که دعا مستجاب و مورد قبول واقع مى شود ـ و هم نسبت به کل افراد اثری غیر مستقیم دارد، تا در مورد نیازمندی هاى معنوى و مادى مردم ـ در صورت توان و قدرت ـ کوتاهى نکند. در منابع دینى، بر این گونه دعاها بسیار سفارش شده است، از جمله رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«اِذا دَعا اَحَدٌ فَلْیُعِمَّ فَاِنَّهُ اَوْجَبُ لِلدُّعاءِ وَ مَنْ قَدَّم اَرْبَعْینَ مِنْ اِخْوانِهِ قَبْلَ اَنْ یَدْعُوَ لِنَفْسِهِ اُسْتُجیْبَ لَهُ فِیِهمْ وَ فِى نَفْسِه؛ (13) هرگاه فردى خواست دعا کند، براى عموم دعا نماید؛ زیرا عامل استجابت دعا مى شود و کسى که چهل نفر از برادران خود را در دعا قبل از خودش مقدم بدارد، دعاى او در حق آنان و خودش پذیرفته مى شود.»
در «شرح لمعه» از مرحوم کلینى، از على بن ابراهیم و او از پدرش نقل شده است که: «عبداللّه بن جندب» را در عرفات دیدم، در حالى که دستهایش به سوى آسمان بلند بود و به قدرى اشک ریخته بود که زمین زیر پایش گل شده بود. وقتى مردم پراکنده شدند، گفتم: اى أبا محمد! هیچ موقفى را بهتر از موقف تو ندیدم. گفت: به خدا قسم! دعا نکردم جز براى برادران دینى ام ؛ چرا که از موسى بن جعفر (14) شنیدم که فرمود:
«مَنْ دَعا لِاَخیْهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ نُودىَ مِنَ الْعَرْشِ وَلَکَ مِأةُ اَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلُهُ؛ کسى که براى برادر [دینى اش] در پشت سر دعا کند، از عرش الهى ندا مى رسد که براى توست صد برابر [آنچه دعا کردى].» و من دوست ندارم که صدهزار را به خاطر یک دعا [براى خودم] که نمى دانم مستجاب مى شود یا نه! ترک کنم.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) خود بنیان گذار چنین مکتب و فرهنگى است؛ لذا نمى تواند در حق دیگران دعا نداشته باشد.
امام حسن مجتبى (علیه السلام) شب جمعه اى مادر را دید که براى همسایگان، مؤمنان، و... دعا مى کند و براى خود دعا نمى نماید. عرض کرد: مادر جان! چرا براى خود دعا نمى کنى؟ فرمود:
«اَلْجارُ ثُمَّ الدّارُ؛ (15) پسرم! اول همسایه سپس خانه [خود].»
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در آخرین لحظه هاى عمر خویش، هنگام جدایى از همسر و فرزندان خویش در حق شیعیانش دعا مى کرد. اسماء، همسر جعفر طیار نقل مى کند: در لحظه هاى پایانى زندگانى حضرت زهرا (سلام الله علیها) متوجه آن بزرگ زن عالم بودم که ابتدا غسل کرد و لباس ها را عوض نمود و در خانه مشغول راز و نیاز با خدا شد. فاطمه را دیدم که رو به قبله نشسته و دستها را به سوى آسمان برآورده، چنین دعا می کند:
«اِلهى وَسَیِّدى! أسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ وَبِبُکاءِ وَلَدَىَّ فى مُفارِقَتى اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاة شیِعَتى وَشیِعَةِ ذُرّیَتِى؛ (16) خداى من! و آقاى من! به حق پیامبرانى که آنها را برگزیدى و به گریه هاى دو فرزندم حسن و حسین (علیهما السلام) در فراق من، از تو مى خواهم از گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان من درگذرى.»
راستى این نهایت غمخوارى و مهربانى است که دراوج غصه ها و گرفتاری هاى خویش، از درد پهلو گرفته تا مظلومیت امامش، این همه به فکر شیعیان خود باشد و در حق آنان دعا کرده و خود را فراموش نماید!
د) تقسیمى دیگر
تقسیم دیگر براى دعا این است که دعا یا با زبان «قال» و حرف زدن است که غالب دعاهاى مردم این گونه می باشد. اگر این نوع دعا با شرایط باشد، به استجابت مى رسد و اگر هم به اجابت نرسد، باز هم قابل توصیه است؛ چرا که ذکر خدا و ارتباط با ذات بى نهایت او محسوب مى شود.
نوع دیگر دعا، دعا با زبان «حال» است؛ یعنى دعا در حالى که اشک جارى، دل شکسته و قلب متوجه خداى متعال است. اثر این نوع دعا بیش تر و برد اجابتش بالاتر است.
نوع دیگر دعا، دعا با زبان استعداد مى باشد، به این معنى که انسان در اثر انجام کار خیر و عمل صالح، استعداد دریافت کمال را مى یابد و قطعاً آن کمال به او داده مى شود. در قرآن کریم می فرماید: (( وَ ءَاتَیکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَاَلْتُمُوهُ )) (17)؛ «و از هر چیزى که از او خواستید، به شما داد.»
در روایات نیز به این مسئله اشاره شده است: خداوند به داود وحى کرد: «یا داوُدُ! اِنَّهُ لَیْسَ عَبْدٌ مِنْ عِبادِى یَطیِعُنِى فیِما آمُرُهُ اِلاّ اَعْطَیْتُهُ قَبْلَ اَنْ یَسْأَلَنى، وَاسْتَجیِبُ لَهُ قَبْلَ اَنْ یَدْعُوَنى؛ (18) اى داود! اگر بنده اى از بندگان دستورات مرا اطاعت کند، به او عطا مى کنم، قبل از آنکه درخواست کند و براى او اجابت مى کنم، پیش از آنکه دعا نماید.»
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مى فرماید: خداوند فرمود: «مَنْ شَغَلَهُ ذِکْرى مِنْ مَسْألَتى أعْطَیْتُهُ فَوْقَ مااُعْطىَ السّائِلیِنَ؛ (19) هر کس به خاطر مشغول شدن به یاد من از درخواست از من باز ماند، به او بیش از درخواست کنندگان عطا مى کنم.»
این همان دعا به زبان استعداد است. حضرت صدیقهٔ کبرى (سلام الله علیها) علاوه بر دعاهاى مقالى و زبانى، و افزون بر دعاهاى حالى، دعاهایى با زبان استعداد نیز داشت و غرق در کمال و جمال الهى بود؛ به گونه اى که گاه از درخواست باز مى ماند.
روزی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به دخترش فرمود: «هم اکنون فرشتهٔ وحى در کنار من است و از طرف خدا پیام آورده است تا هرچه بخواهى تحقق پذیرد! ای فاطمه! چه درخواست و حاجتى دارى؟» آن بانوى عارفه پاسخ داد: «شَغَلَتنى عَنْ مَسْئَلَتِهِ لَذَّةُ خِدْمَتِهِ لاحاجَةَ لى غَیْرُ النَّظَرِ اِلى وَجْهِهِ الْکَریم؛ لذتى که از خدمت او (حضرت حق) مى برم مرا از خواهش باز داشته است. حاجتى جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال والاى خداى کریم باشم»! (20)
پروردگارا! از زندگى خسته و روى گردان شده ام و از بندگان دنیا، بلاها و مصیبت هاى ناگوار دیدم! خدایا! مرا به پدرم ملحق گردان و مرگم را به سرعت برسان.»
این همان دعا با زبان استعداد است که هر کس به آن مرحله رسید، لب باز نکرده خدا به او عطا مى کند. نکته در خور دقت این است که دعاى مقالى و حالى گام به گام بر استعداد درونى انسان مى افزاید و او را به درجه بالاتر سوق مى دهد.
ه ) زمان استجابت دعا
براى استجابت دعا، مکانها و زمانهاى خاصى توصیه شده است. در بین زمانها، ماه رمضان، شب هاى قدر، شب جمعه، لحظهٔ نزول باران و روبرو شدن لشکریان حق با باطل و... دیده مى شود. یکى از زمانها عصر جمعه است که در سخن نقل شده از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بدان توصیه شده است. آن بانو از رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل نموده است که:
«اِنَّ فى الْجُمْعَةِ لَساعَةً لایُوافِقُها رَجُلٌ مُسْلِمٌ یَسْألُ اللّه عَزَّوَجَلَّ فیِها خَیْرا اِلاّ اَعْطاهُ اِیّاهُ فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللّه اَىُّ ساعَةٍ هِىَ؟ قالَ اِذا تَوَلّى نِصْفُ عَیْنِ الشَّمْسِ لِلْغُروب؛ (21) به راستى در روز جمعه ساعتى است که مرد مسلمان در آن ساعت چیزى را از خدا مى خواهد و خداوند عطا مى کند [و دعایش مستجاب مى شود]. پرسیدم: اى رسول خدا! آن کدام ساعت است؟ فرمود: آنگاه که نصف قرص خورشید در افق پنهان مى شود.»
از آن پس، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در این ساعت از غروب جمعه در دعا و خیرخواهى مسلمانان همت مى نمود و فردى را مى گماشت تا این لحظه را به او اطلاع دهد.
و) دعاى مستجاب
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) براى امت اسلامى دعا مى کرد؛ اما روزگارى رسید که براى خویش نیز دعا نمود و چه زود آن دعا مستجاب شد! آرى، غم هاى بى شمارى چون: آتش کشیده شدن در خانه، شکستن پهلو، ورم کردن بازو، و... آن چنان طاقت فرسا بود که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را از پا در آورد، تا آنجا که در حق خود چنین دعا کرد:
اَلّلهُمَّ عَجِّلْ وَفاتِى سَریِعاً قَدْ نَقَضْتُ الْحیوةَ یا موْلائى (22)
«خدایا! وفاتم را با سرعت نزدیک گردان؛ چرا که از زندگى [خسته و] نا امید شده ام، اى آقاى من!»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز از دعاهاى جانسوز حضرت زهرا(سلام الله علیها) خبر داد و به اصحابش فرمود: دخترم در امواج بلاها و مصیبت ها آن چنان غمناک و نگران مى شود که دست به دعا برداشته، از خدا آرزوى مرگ و شهادت مى کند و مى گوید: «یا رَبِّ! أنّى قَدْ سَئِمْتُ الْحَیاةَ وَتَبَرَّدْتُ بِاَهْلِ الدُّنْیا فَاَلْحِقْنى بِاَبى اِلهى عَجِّلْ وَفاتى سَریِعاً؛ (23) پروردگارا! از زندگى خسته وروى گردان شده ام و از بندگان دنیا، بلاها و مصیبت هاى ناگوار دیدم! خدایا! مرا به پدرم ملحق گردان و مرگم را به سرعت برسان.»
به فصل جوانى زغم پیر گشتم ز عمر گرانمایه ام سیر گشتم
خدایا نخواهم دگر زندگانى رسان مرگ زهرا به فصل جوانى
چه رنجى کشیدم من از جور امّت که دیگر نمانده برایم سلامت
زد آتش عدو بر در خانه من زکین کُشته شد طفل دردانه من
مرا سینه پر خون شد از ضرب مسمار شکست استخوانم از آن درب و دیوار
ز مسمار و از ضربت تازیانه کنم گریه شبها ولى مخفیانه (24)
و... چیزى نگذشت که دعاى حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به اجابت رسید و بهار جوانى زهرا (سلام الله علیها) و زندگانى على (علیه السلام) و فرزندانشان به خزان تبدیل شد و ناباورانه جنازهٔ او را در شب به خاک سپردند!
شبى در عمق تاریکى نشسته زمین و آسمان با هم گریسته
روان در کوچه ها تابوت غربت در آن تابوت یاقوت شکسته
منبع : کتاب حضرت زهرا(سلام الله علیها) / معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه قم/ چاپ اول-1390 .
--------------------------------------------------
پی نوشت:
1) بحارالانوار، ج 92، ص 405، ذیل روایت 35.
2) همان.
3) همان، ج 2، ص 522؛ وسائل الشیعۀ، ج 2، ص 892؛ فروع کافی، ج 3، ص 218 و خصال صدوق، ج 2، ص 159.
4) همان، ج 79، ص 27.
5) همان، ج 92، ص 39، مهج الدعوات، ص 7 و ص 140 و دلائل الامامه طبری، ص 28.
6) بحارالانوار، ج 92، ص 405.
7) همان، ص 406، روایت 37.
8) منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 99.
9) بحارالانوار، ج 92، ص 406، حدیث 36.
10) فاطر/15.
11) بحارالانوار، ج 59، ص 104و مستدرک الوسائل، ج 1، ص 300.
12) همان، ج 92، ص 406، حدیث 36.
13) همان، ج 93، ص 313، ح 17 و منتخب میزان الحکمة، ص 184، حدیث 2143.
14) شرح لمعه، ص 242.
15) بحارالانوار، همان، ج 42، ص 82؛ کشف الغمّه، اربلی، ج 2، ص 25 و علل الشرایع، ج 1، ص 183.
16) ذخائرالعقبی، ص 53، فرهنگ سخنان فاطمه&، ص 111، روایت 76.
17) ابراهیم /34.
18) ترجمه آیةالله العظمی مکارم شیرازی.
19) بحارالانوار، ج 93، ص 376، حدیث 16 و منتخب میزان الحکمة، ص 185.
20) همان، ص 185، حدیث 2156 و تنبیه الخواطر، ج 2، ص 108.
21) ریاحین الشریعه، رسولی محلاتی، ج 1، ص 105 و فرهنگ سخنان فاطمه(س)، ص 69.
22) معانی الاخبار صدوق، ص 399، دلائل الامامة، ص 4، فرهنگ سخنان فاطمه(س)، ص 115.
23) بیت الاحزان، ص 260.
24) بحارالانوار، ج 43، ص 177؛ احقاق الحق، ج 19، ص 160 و فرهنگ سخنان فاطمه، ص 148
- وبلاگ عظیم محمودی
- بازدید: 969
- 0