نیّت پاک و تصمیم خالص و راستین

تاریخ ارسال:د, 06/27/1396 - 12:42
نيات

اهمیت مسأله نیّت و پاکی آن
در چهارمین فراز از دعای امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سخن از سرچشمه زلال اعمال یعنی نیّت، پاکی و شفاف بودن آن به میان آمده و با تعبیر: «و صدق النّیّة؛ خدایا توفیق نیت پاک و راستین به من بده» ما را به معدن و مخزن تصمیم گیری ها معطوف داشته، و بیان می کند که اگر آب از سرچشمه پاک باشد نقش به سزایی در پاکی افکار، گفتار، کردار و شیوه ها دارد، و گرنه موجب انحرافات و کژی های فکری و عملی شده و همان مثل معروف را تداعی می کند که آب از سرچشمه خراب است. و اگر مخزن آلوده نبود، آب های منشعب شده، از آن، آلوده و بیماری زا نمی شد.
موضوع نیت به قدری مهم است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در سخنی فرمود: «انّما الاعمال بالنّیّات؛ قطعاً چگونگی اعمال انسان(از نظر پذیرش و همچنین از نظر کیفیت در درجه عالی و مراحل پایین) بستگی به چگونگی نیّت ها دارد.» سپس چنین توضیح فرمود: «به عنوان مثال در مسأله هجرت از شهری به شهر دیگر(مثلاً از مکه به مدینه) کسی که با نیت هجرت به سوی خدا و رسول(و انجام فرمان خدا و رسول و تحققّ آرمان های الهی) هجرت می کند، به همان آرمان مقدّس نایل می گردد، ولی کسی که هجرتش برای امور مادی دنیا،یا وصلت با زن و ازدواج با او است، هجرت او نیز در راستای همان خواهد بود.»(1)
از اهمیت نیّت، و نقش سرنوشت ساز آن در سعادت و شقاوت انسان این که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: «نیّة المؤمن خیرٌ من عمله، و نیّة الکافر شرٌ من عمله، و کلّ عاملٍ یعمل علی نیّته؛(2) نیت انسان با ایمان(چون از روی صداقت است) بهتر از عمل نیک اوست، و نیت کافر(چون بر اساس کفر و انحراف است) بدتر از عملش می باشد.» یعنی مدار و معیار درجات نیکی اعمال، و یا درکات و بدی کارها تابع حالت نفسانی است که پدید آورنده نیت انسان است.
بنابراین اگر، انسان دارای نیت ناپاک و انحرافی باشد، موجب کارهای انحرافی و زشت خواهد شد، و اگر دارای نیت صادقانه و پاک باشد، منشأ برکات و کارهای مثبت و شایسته خواهد گردید. توضیح این که انسان وقتی کاری را انجام می دهد که آن را اراده کند، و اراده او وقتی تحقق می یابد که علاقه و شوقی به آن کار داشته باشد، و این علاقه و شوق نیز از حالت خاص نفسانی او که در روح و روانش شکل گرفته نشأت می گیرد، و همین شکل گیری منبع و مخزن تصمیم گیری است. همانند سدّ آب که منبع آب رسانی به همه جا است، حال اگر این منبع آب، آلوده باشد، آب ناپاک و بیماری زا در دسترس مردم قرار می گیرد، و اگر زلال و صاف و بهداشتی باشد، آب پاک و حیاتبخش نصیب انسان ها می گردد. نتیجه این که یک انسان سعادتمند کسی است که منبع و مخزن ساختاری وجودش را خالص و پاک نگهدارد، تا از آن نیت و اراده پاک بجوشد و سرچشمه ارزش ها گردد. چنان که همین مطلب در تفسیر یکی از آیات قرآن، از امام صادق(علیه السلام) چنین روایت شده است: روزی آن حضرت پس از گفتاری این آیه را تلاوت فرمود: «قل کلٌ یعمل علی شاکلته؛(3) بگو هر کس مطابق روش و خلق و خوی خود عمل می کند.» آنگاه فرمود: یعنی «علی نیّته؛ معنای این آیه این است که هر کس بر طبق نیت خود عمل می کند.»(4)
واژه شاکله همان حالت خاص نفسانی است که نیت و اراده و تصمیم گیری، از آن نشأت می گیرد، که همان ساختار وجودی انسان است، و هر انسانی از نظر خلق و خوی و مسائل تربیتی دارای ساختار خاص است. علّامه طباطبایی(ره) در تفسیر خود پس از ذکر این حدیث در معنی آیه، می فرماید: «این مطلب اشاره به نفوذ و سرایت ملکات نفسانی است که در جهت عمل، زمینه سازی می کند، اگر ملکات نیک باشد زمینه سازی نیک برای ساختن نیت صادقانه می نماید، و گرنه نتیجه معکوس دارد.»(5)
در تفسیر علی بن ابراهیم در تفسیر آیه مذکور، از حضرت رضا(علیه السلام) روایت شده فرمود: «در روز قیامت نامه های اعمالی را نزد بندگانی می آورند، آنها اعمال نیکی را در آن نامه ها می بینند که آنها را انجام نداده اند، به خدا عرض می کنند: «خدایا به عزتت سوگند خودت می دانی که ما این کارهای نیک را انجام نداده ایم.» خداوند می فرماید: «صدقتم نویتموها فکتبنا هالکم ثمّ یثابون علیها؛(6) راست می گویید، شما نیت انجام این کارها را نمودید، و ما آنها را برای شما در نامه های اعمالتان نوشتیم، سپس شما مشمول پاداش آنها می شوید.»
آری نیت راستین و پاک، این گونه ارزشمند و سرنوشت ساز، و منشأ برکات و نتایج درخشان است، رازش این است که انسان بر اثر پاک سازی و مبارزه با نفس امّاره، حالت نفسانی خاصی در خود ایجاد کرده که سرچشمه چنین نیّتی شده است، نیتی که خود منبع و منشأ نیکی ها می شود. بر همین اساس در حدیثی امام صادق(علیه السلام) فرمود: «نیّت بهتر از عمل، بلکه خود عمل است.» سپس آیه یاد شده را تلاوت فرمود، آنگاه گفت: منظور از شاکله، نیّت است.(7)
کوتاه سخن آن که معیار در ارزشیابی کارها، چگونگی نیت است، و با محک نیّت، درجات ارزش اعمال سنجیده و تعیین می شود، و با ترازوی نیت مراحل کیفیّت کارها مشخص می گردد. بر همین اساس پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: «یحشر النّاس علی نیّاتهم؛(8) مردم در قیامت بر اساس چگونگی نیت های خود محشور می گردند.» یعنی اگر نیّت هایشان خالص و پاک بود، نجات می یابند، و گرنه در معرض هلاکت می باشند. و در تعبیر دیگر فرمود: «خداوند در قیامت به پیکرهای شما و حسب و نسب شما و اموال شما نمی نگرد، ولی به دل های شما(یعنی به نیت و خلق و خوی شما) می نگرد، پس کسی که قلب پاک داشته باشد خداوند او را مشمول لطف خاص خود قرار می دهد.»
از اینها بالاتر این که از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل شده فرمود: «نیّة المؤمن خیرٌ من عمله، و نیّة الکافر شرمن عمله، و کلّ عاملٍ یعمل علی نیّته؛(9) نیت مؤمن بهتر از عمل نیک او است، و نیت کافر بدتر از عمل ناشایسته او است.» مطابق این سخن نیت در جایگاه بسیار رفیعی قرار دارد، و به طور کلی سعادت و پیروزی، و به عکس بدبختی و تیره روزی انسان به طور مستقیم بستگی به ساختار نیت او دارد، و اعمال معلول و مولود نیت ها هستند، بنابراین برای پاک سازی و به سازی و پیمودن مدارج تکامل، باید به سراغ نیت رفت، و این منبع را سالم سازی و خالص و پاک نمود، چرا که اگر سرچشمه خراب باشد، تراویده های آن نیز خراب خواهد بود.

پاسخ به یک سؤال
در اینجا این سؤال مطرح می شود که راز این مطلب چیست که نیت تا آنجا اهمیت دارد که نیت کافر بدتر از عمل او است، و نیت مؤمن برتر از عملش می باشد، و از این بالاتر امام صادق(علیه السلام) فرمود: بنده ای در روز نیت می کند که وقتی شب فرا رسید، نماز شب بخواند، ولی شب بر اثر چیره شدن خواب، موفق به نماز شب نمی شود، خداوند نماز شب را در نامه عمل چنین شخصی قرار می دهد، نفس چنین کسی تسبیح است و خواب او صدقه است.»(10)
پاسخ این سؤال این است که نیت خوب حاکی از آن است که کانون وجود نیت کننده، سرشار از معنویت است که از آن به حالت ملکوتی و یا وجدان اخلاقی تعبیر می شود، روشن است که چنین کانونی نورانی منشأ برکات و کارهای نیک بسیار خواهد شد، و به عکس نیت بد بیانگر حالت بد و کانونی تیره است، و باعث بروز زشتی ها خواهد شد، چنان که گفته اند از کوزه برون همان تراود که در او است. بنابراین کانون خوب، بهتر از چند کار خوبی است که از کانون خوب نشأت نگرفته است، و کانون بد، بدتر از چند کار بد است. هدف پیامبران و کتاب های آسمانی سالم سازی قلب است، یعنی ایجاد کانون و حالت خالص و پاک در روح و روان انسان، که عامل نیکی ها و ارزش ها است. و نیت نیک نیز حاکی از سلامتی چنین کانون است، چنان که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود: «حسن النیّة من سلامة الطّویّة؛ حسن و زیبایی نیت، دلیل پاکی روح و روان است.» بر همین اساس اعمال انسان بر پایه چگونگی نیت او سنجیده و ارزیابی می شود وانگهی کار نیکی که از کانون خالص و پاک برخیزد قطعاً برتر از کار نیکی است که بطور تصادف و بدون انگیزه رخ دهد، چرا که انگیزه چون روحی است که در کالبد بی جانی می دمد، و آن را هدفمند نموده و نشاط و شادابی می بخشد. چنان که دو نوع شکر هر دو شکر نام دارد و شیرین است اما این کجا و آن کجا.

نیت خالص و نیت آلوده
آنچه که در دعای امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطرح است، صداقت در نیت است، یعنی درستی نیت، و صحت آن از هرگونه انحرافات و آلودگی ها، یعنی خالص بودن و شفافیت آن. اسلام برای سالم سازی نیت، دستورهای بسیار دارد، از جمله این که می فرماید: همه عبادات باید با نیت قربةً الی اللّه باشد، یعنی خالص برای خدا، و گرنه آن عبادت باطل است. همین دستور عمومی در گستره عظیم عبادات بسیار، و هر روزه، نقش بسزایی در پاک سازی نیت دارد، و بیانگر آن است که مسأله پرورش نیت، و شفاف سازی آن در رأس دستورهای الهی است، که اگر آن نباشد، انسان در مرداب های شرک و ضلالت غوطه ور خواهد شد.
به عبارت روشن تر ـ چنان که اشاره شد ـ سالم سازی نیت، به معنی پاک سازی قلب و روح، و ایجاد حالت خاص نفسانی پاک و سازنده است که موجب نورانیت در کارها خواهد شد، و این کار یک نوع ریشه یابی و زمینه سازی عمیق برای رفع و دفع موانع است تا صراط مستقیم هدایت، صاف گردد، و دست اندازها از بین برود، تا انسان بتواند با پشتوانه نیت پاک و قوی، با قاطعیت و به راحتی در راه راست گام بردارد. ولی اگر نیت و منبع، آلوده و ناصاف باشد، قطعاً با آثار منفی خود، انسان را از حرکت در صراط مستقیم باز می دارد، و به بیراهه ها می کشاند، چرا که چنین انسانی دارای پشتوانه قوی و نیرومند نیست، تا بتواند در پناه آن، صاف و راحت حرکت کند.
قرآن مسأله خلوص، و ضد آن ریا را با مثال های بسیار جالب و گویا مشخص نموده و می فرماید: «کار کسانی که امور خود را برای خشنودی خدا و تثبیت ملکات(خالص انسانی) در روح خود، انفاق می کنند همانند باغی است که در نقطه بلندی باشد، و باران های درشت به آن برسد، و میوه خود را دوچندان دهد.»(11) و در مورد دیگر می فرماید: «آنان که اموال خود را خالص برای خدا انفاق می کنند همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه یکصد دانه باشد.»(12) ولی در مورد اثر شوم فکر و عمل ناخالص و ریا آلود می فرماید: «کار چنین کسی همچون قطعه سنگی است که بر آن(قشر نازکی از) خاک باشد(و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد و همه خاک ها و بذرها را بشوید و آن را صاف کند، و خالی از خاک و بذر رها نماید.»(13)
این مثال ها نشان دهنده فواید و آثار درخشان و سازنده و فزاینده اخلاص است و نیز بیانگر نتیجه شوم و ویرانگر ریا و ناخالصی فکر و عمل می باشد، و به روشنی بیان می کند که سالم سازی نیت تا چه اندازه مفید و سازنده و درخشنده است، و به عکس نیت ناسالم و آلوده تا چه اندازه ویرانگر و خانمان برانداز و انحراف آفرین است. در قرآن مطالب دیگری نیز در رابطه با اخلاص و ضد آن آمده از جمله این که اخلاص باعث دوری نفوذ شیطان شده، و انسان را از اغوائات او حفظ می کند، و به عکس، ریا کاری و آلودگی فکر و نیت، موجب تسلط شیطان، و افتادن در دام او شده که سرانجام آن آتش دوزخ و قهر و عذاب الهی است، چنان که قرآن از زبان شیطان نقل می کند که به خدا گفت: «فبعزّتک لاغوینّهم اجمعین ـ الّا عبادک منهم المخلصین؛(14) به عزّتت سوگند همه انسان ها را گمراه خواهم کرد ـ مگر بندگان خالص تو از میان آنها.»
توضیح بیشتر در تبیین اخلاص و ریا این که به عنوان مثال یک اسکناس صحیح هزار تومانی با یک اسکناس قلابی همشکل آن را در نظر بگیرید، اولی هزارتومان ارزش دارد، ولی دومی بی ارزش است، نیت خالص و صادقانه همچون اسکناس اولی است، ولی نیت آلوده و ناسالم همانند اسکناس قلابی، فاقد هرگونه ارزش است، نه تنها هیچ گونه خاصیت مثبت ندارد، بلکه موجب آلودگی محیط و هرج و مرج و بی انضباطی خواهد شد.

چند نمونه از نتایج نیت هایگوناگون
برای این که بیشتر به نقش نیت در چگونکی کارها پی ببریم، و نقش عمیق و مستقیم نیت ها را در شکل گیری مختلف اعمال بدانیم، و میزان اثرگذاری نیات را در راه کارها و روی کردها بشناسیم، نظر شما را به نمونه های زیر از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) و پیشوایان جلب می کنیم:
1ـ در جنگ احد یکی از مسلمانان به نام قزمان، بسیار شجاعانه با دشمن می جنگید، به طوری که شش یا هفت نفر از دشمن را به خاک هلاکت افکند، و بدنش پر از زخم شد، اصحاب به طور مکرر به پیامبر(صلی الله علیه وآله) گزارش می دادند که قزمان دلاورانه می جنگد، چندبار مجروح شده و... ولی پیامبر(صلی الله علیه وآله) به جای تمجید از او می فرمود: «انّه من اهل النّار؛ او اهل دوزخ است.» سرانجام شخصی به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) عرض کرد: قزمان به شهادت رسید(او خیال کرد قزمان بر اثر شدت جراحات شهید شده، از این رو به پیامبر(صلی الله علیه وآله) چنین خبر داد) پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: «خداوند آنچه را بخواهد انجام می دهد.» یعنی همان گونه که گفتم خداوند او را داخل دورخ می کند. این موضوع برای آنان که می شنیدند شگفت آور بود، که چرا رزمنده قهرمانی این گونه سرزنش شده و به عنوان اهل جهنم معرفی می شود؟ اما طولی نکشید که معمّا حل شد، قزمان بر اثر جراحات جنگی در خانه خود بستری شد، مسلمانان به عیادت او می آمدند و او را به بهشت مژده می دادند، روزی او به مسلمانان گفت: «برای چه مرا مژده می دهید، سوگند به خدا من به نیت نگهبانی از خویشانم با دشمن جنگیدم، و اگر این انگیزه نبود، هرگز نمی جنگیدم، اینجا بود که راز جهنمی بودن او از زبان پیامبر(صلی الله علیه وآله) آشکار شد، چرا که نیت او برای خدا نبود، بلکه یک نوع ملی گرایی انگیزه او برای جنگ بوده است. عجیب این که طولی نکشید که او بر اثر بی تابی خودکشی کرد.»(15)
و این نیز نتیجه دیگری از نیت ناسالم او بود، که عاقبت او را تباه تر ساخت.
2ـ در یکی از برخوردهای نظامی، پیامبر(صلی الله علیه وآله) جمعی را به فرماندهی حضرت علی(علیه السلام) عازم جبهه کرد، یکی از رزمندگان به برادرش گفت: «با ما بیا و در این نبرد شرکت کنیم، شاید غلامی یا چهارپایی نصیب ما گردد.» این مطلب به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) گزارش شد، پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: «چگونگی اعمال انسان بستگی به نیت ها دارد، و هر کسی نتیجه نیت خود را می گیرد، کسی که تنها برای خشنودی خداوند با دشمن جنگ کند، پاداش او در پیشگاه خداوند است ولی اگر برای امور مادی بجنگد، و با نیت تحصیل چهارپا یا قطعه زمینی کند، تنها همین امور نصیب او می شود، و دیگر پاداشی در پیشگاه خداوند نخواهد داشت.»(16)
3ـ در عصر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در یکی از جنگ ها، بین رزمندگان اسلام با سپاه کفر درگیری شدیدی به وجود آمد، در این میان، چشم یکی از رزمندگان اسلام به کافری افتاد که سوار بر الاغ چابک سفید رنگ شده بود، چهره زیبای الاغ، چشم آن رزمنده را خیره کرد، او با این نیت که صاحب آن الاغ شود به طرف صاحب الاغ رفت و با او درگیر شد، ولی ناکام شده و به هلاکت رسید، مسلمین به نیت آلوده او پی بردند و او را با عنوان شهید الحمار(شهید راه الاغ) خوانده، و جنگ ناخالص او را محکوم کردند.(17)
4ـ عصر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بود، یکی از مسلمانان با کمال شکوه و نشاط از کنار اصحاب عبور کرد، اصحاب به پیامبر(صلی الله علیه وآله) عرض کردند: «اگر این گونه حرکت برای خدا باشد چقدر شایسته است؟» پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: اگر او با این حرکت، برای تأمین هزینه زندگی کودکانش می رود، یا برای یاری رسانی به پدر و مادر پیرش تلاش می کند، و یا برای حفظ آبرو و شخصیت خود سعی می نماید، برای خدا و در راه خدا است و شایسته است، ولی اگر نیت و تلاشش ریاکاری و فخر فروشی است، برای شیطان و در راه شیطان است و بیراهه می رود.(18)
5 ـ انس بن مالک می گوید: در ماجرای جنگ تبوک(که در سال نهم هجرت برای مقابله با رومیان انجام شد) پیامبر(صلی الله علیه وآله) در این جنگ شرکت کرد و همراه سپاه هنگام بازگشت فرمود: «عده ای از مسلمین در مدینه ماندند، و همراه ما در این سفر طولانی، دشت و دره و کوه و فراز و نشیبی را نپیمودند و زحمت مسیر راه را طی نکردند در عین حال با ما بودند.» از آن حضرت سؤال شد: آنها با اینکه شرکت ننمودند چرا با ما هستند؟ فرمود: «آنها عذر داشتند ولی نیتشان با ما بود.»(19)
6ـ حبّه عرنی روایت می کند: «حضرت علی(علیه السلام) در کوفه مجموعه ای از بیت المال جنگ بصره را به شکل های پانصد درهم و پانصد درهم قسمت کرد و بین افراد تقسیم نمود، یکی از حاضران به محضر علی(علیه السلام) رسید و عرض کرد: «من گرچه در جنگ نبودم و همراه شما حرکت نکردم، ولی قلب و فکرم با شما بود.»(و نیتم این بود که همراه شما باشم و شما را یاری کنم) حضرت علی(علیه السلام) نصیب خودش را به او داد، و برای خود چیزی از بیت المال برنداشت، مجموع بیت المال دوازده هزار درهم بود، و مجموع رزمندگان شش هزار نفر بودند، گویی علی از نخست مقدار پول و تعداد جمعیت را می دانست.(20)
7ـ پس از جنگ جمل، یکی از یاران امام علی(علیه السلام) که در جنگ شرکت داشت به محضر علی(علیه السلام) رسید و گفت: «چقدر شایسته بود که برادرم نیز در این نبرد شرکت می کرد، و پیروزی شما را می دید، و به پاداش شرکت در این نبرد نایل می شد؟» حضرت علی(علیه السلام) به او فرمود: آیا نیت و فکر برادرت با ما بود؟ او عرض کرد: آری. امام(علیه السلام) فرمود: «فقد شهدنا؛بنابراین او نیز در این نبرد با ما بود و شرکت داشته است.»
سپس فرمود: «حتی آنان که در صلب پدران و مادرانشان هستند، و در فکر و نیت با ما در مورد این جنگ هم عقیده باشند با ما هستند.»(21)
8 ـ روایت شده جابربن عبداللّه انصاری وقتی که به عنوان اولین زائر مرقد امام حسین(علیه السلام) همراه عطیه عوفی کنار مرقد آمد، و مشغول زیارت شد، در زیارت خود جمله هایی گفت، از جمله عرض کرد: «والّذی بعث محمّداً(صلی الله علیه وآله) بالحقّ نبیّاً لقد شارکنا کم فی ما دخلتم فیه؛سوگند به خداوندی که محمد(صلی الله علیه وآله) را به حق مبعوث به نبوت کرد ما در امور شما که در آن وارد شدید شرکت داریم.» در این هنگام عطیه از جابر پرسید: «ماچگونه در جهاد و پیکار با شهیدان کربلا شرکت داریم، با این که در فراز و نشیب ها همراه آنها نبودیم، و شمشیر نکشیدیم، ولی این شهیدان جانبازی کردند، به گونه ای که سرهایشان از بدنشان جدا شد و فرزندانشان یتیم شدند و زنانشان بیوه گشتند.» جابر در پاسخ گفت: من از شخص رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شنیدم فرمود: کسی که قومی را دوست بدارد با آنها محشور می شود، و هر کس عمل قومی را دوست بدارد با آنها شریک می باشد، سوگند به خداوند که محمد(صلی الله علیه وآله) را به حق به پیامبری فرستاد: انّ نیّتی و نیّة اصحابی علی ما مضی علیه الحسین و اصحابه؛ نیت من و نیّت اصحاب من همان است که امام حسین(علیه السلام) و اصحابش به آن راه رفتند و به شهادت رسیدند.(22)
در این راستا روایات بسیار است که حکایت از آن دارد که نیت پاک و فکر سالم با آرمان مقدس، صاحبش را در آن آرمان شریک می کند. و در پایان این مقال لازم به ذکر است که هرگاه مسأله معکوس شد، یعنی نیت انسان این بود که در کار حرامی شرکت نماید و آن را انجام دهد، ولی آن را انجام نداد، خداوند از روی تفضّل، نسبت به او اغماض کرده و او را مجازات نخواهد کرد، مگر این که به مرحله رضایت و تأیید کار بد برسد که در این صورت به عنوان شریک جرم مؤاخذه می شود، چنان که در زیارتنامه امام حسین(علیه السلام) حتی آن کسانی که راضی به ظلمی که بر آن حضرت وارد شد بشوند، مشمول لعن خواهند بود، آنجا که می خوانیم: «و لعن اللّه امّة سمعت بذلک فرضیت به؛ و خدا لعنت کند کسی را که ماجرای ظلم به امام حسین(علیه السلام) و اصحابش در کربلا را شنید، و به آن راضی شد.»(23)

 

منبع: پاسدار اسلام، آذر 1384، شماره 288، نیّت پاک و تصمیم خالص و راستین
---------------------------------------
پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ
1. کنزالعمال، حدیث 8263.
2. اصول کافی، ج 2، ص 84.
3. سوره اسراء، آیه 84.
4. اصول کافی، ج 2، ص 85.
5. اقتباس از تفسیر المیزان، ج 13، ص 212.
6. تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 26(به طور اقتباس).
7. وسائل الشیعه، ج 1، ص 36.
8. کنزالعمال، حدیث 7258.
9. اصول کافی، ج 2، ص 84.
10. بحار، ج 70، ص 206.
11. سوره بقره، آیه 265.
12. همان، آیه 261.
13. همان، آیه 264.
14. سوره ص ، آیه 82 و 83.
15. اعلام الوری، ص 94، بحارالانوار، ج 20، ص 98(به طور اقتباس).
16. بحارالانوار، ج 76، ص 212.
17. استعاذه از: شهید آیت اللّه دستغیب، ص 45.
18. الترغیب، ج 3، ص 63 ؛ میزان الحکمة، ج 10، ص 278.
19. کنزالعمال، حدیث 7261 ؛ میزان الحکمة، ج 10، ص 279.
20. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1، ص 250.
21. نهج البلاغه، خطبه 12.
22. بشارة المصطفی، محمد بن ابوالقاسم طبری، از علمای قرن پنجم، ص 89، مقتل الحسین مقرّم، ص 456.
23. مفاتیح الجنان، زیارت وارث.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط