تبلیغ دین و یکسان بودن گفتار و عمل
یکی از آسیب هایی که تبلیغ دین را با حواشی نامطلوبی مواجه می کند، بحث عینیت نیافتن سخنان مبلغان در اعمال و رفتار آنهاست.
خدای بزرگ می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؛ ای اهل ایمان! چرا چیزی را می گویید که خود بدان عمل نمی کنید.»[1] این آیه باید مد نظر همه اهل ایمان، علی الخصوص مبلغان باشد.
چند مثال: مبلغی که از نماز شب سخن می گوید و خود نسبت به آن تعهد ندارد، مبلغی که از بد بودن اسراف سخن می گوید، ولی چراغ اتاق او بیهوده روشن است، مبلغی که از گذشت و مهربانی سخن می راند ولی وقتی که در مواجهه با منتقدان و شبهه سازان قرار می گیرد، خبری از گذشت و بخشش از کارهای بد دیگران، در عمل او مشاهده نمی شود و ...
البته شاید مبلغی بگوید که انسان هر سخنی را بگوید، ممکن است در آن خدشه ای شود؛ بنابراین نکته ای برای گفتن نمی داند؛ جواب آن این است که در وهله اول انسان باید چیزی را بگوید که عامل به آن باشد. در وهله دوم نیز اگر احیانا ناچار به مثال زدن از نکته ای شد که در وجود او نیست، باید آن را در قالب کلماتی بگوید که نشان دهنده سعی و تلاش انسان برای رسیدن به آن خواسته است. مثلا بگوید ما از نماز شب محرومیم، خوشا آنان که می خوانند. و نیت هم داشته باشد که نماز شب خوان شود.
خلاصه، مبلغ باید آراسته به صفاتی باشد که در منبر خود از آنها سخن می گوید، و اگر احیانا وارد موضوعی شد که آراسته به آن نیست باید به گونه ای بگوید که آرزوی رسیدن به آن صفت را دارد و سعی کند که از آن به بعد، خود را به این صفت آراسته کند.
----------
پی نوشت:
1ــ صف/2
- وبلاگ سید حسین سیدی
- بازدید: 604
- 1