توجه به توبه و طریق مجادله با وسوسه های شیطان در بازدارندگی از توبه
«... سالک باید بداند که شیطان همّش این است که انسان را در هر حال که هست از راه خدا منع نماید. و اگر از راه های معمولی هوای نفس نتوانست برگرداند آن وقت از طرق وهمیه (و سرپوشیده شرع و عقل که آدمی را به اشتباه اندازد) می آید و اگر از اینها هم نتوانست غلبه نماید می گوید:
امر تو گذشته است، تو نمی توانی توبه حقیقی بکنی، توبه حقیقی شرایط دارد. تو کجا و عمل به شرایط حقیقی کجا؟ و اگر به شرایطش عمل نکنی توبه نکردن بهتر از توبه دورغین است. علاوه بر این می گوید: تو آنقدر گناه کرده ای که از قابلیت و سعادت قبولی توبه و توفیق توبه افتاده ای.
اگر سالک این حرف های او را قبول بکند، مغلوب شده و آن ملعون مقصودش را به دست آورده و اگر این حرف های او را رد کرد و گفت
اولاً: رحمت الهی را که می تواند تخیل بکند؟ رحمت او رحمتی است که تو را مأیوس نکرد و دعایت را مستجاب نمود
ثانیاً: من اگر توبه حقیقی کامل نتوانم بکنم آن مقداری که توانسته ام بکنم، می کنم. و شاید خداوند مهربان به جهت همین مقدار توبه ای که کردم بالاتر از آن را بدهد، یک مقدار کامل تر بکنم و آن را که کردم بز توفیق بالاتر را می دهد تا من را به توبه کامل می رساند. چنان که عادت الله به همین جاری شده است. و اگر قول تو را قبول بکنم که هلاک قطعی است و ابداً نجات نیست و همین مأیوسی، خودش از گناهان کبیره موبقه است که شاید سبب بشود به تعجیل عذاب و سبب زیادتی عذاب و خسران دنیا و آخرت بشود.
باری، العیاذبالله اگر هفتاد پیغمبر را هم کشته باشد نباید مأیوس بشود و ترک توبه نماید که یأس و ترک توبه، هلاک قطعی و سبب زیادتی عقوبت است ولیکن در توبه احتمال نجات کلی و نسبت به همین عقاب (یأس و ترک توبه) خلاص قطعی موجود است.
وانگهی جواب دیگر محکم شافی برای این وسوسه خبیث (شیطان) این است که: تو به من می گویی که تو نمی توانی توبه صحیح به جای آوری. بله من، اگر عنایت الله دستگیری ننماید توبه صحیح که سهل است، توبه ناقص هم نمی توانم. ولیکن عنایت او جل جلاله اگر برسد به هر درجه و مقام عالی که به خیال نگنجد ممکن است که برسد.
اگر بگوید: از کجا که عنایت او به تو خواهد رسید؟ بگو از کجا که نخواهد رسد؟
اگر بگوید:عنایت او هم اهلیت می خواهد. بگو اهلیت را بزرگان از کجا آورده اند؟ نه این است که او داده؟ من هم از او می گیرم.
اگر بگوید: آخر تو چه قابلیت کرم او را داری، در قبال کدام عملت این تمنا را می کنی؟ نمی بینی به هر کسی نمی دهند؟ در جوابش بگو: به گدایی می خواهم، گدا مجانی طلب است.
اگر بگوید: به گدایان هم همه چیز را نمی دهند. بگو: شاید جدیت در گدایی ندارند.
و اگر بگوید: تو نافرمانی کرده ای، (ایجاب) حکم سلطنت خداوند جلیل رد تو است. بگو: در حکم سلطنت و قهاریت، واجب نیست که هر نافرمانی را غضب کند و ردش نماید.
اگر بگوید: که پس قهاریت خدا کجا ظاهر خواهد شد؟ بگو: به امثال تو که با خداوند جلیل عناد نموده و بر ضد دعوت او بندگانش را از درگاه او منع و مأیوس می نماید.
و اگر بگوید: استحقاق عقاب تو که قطعی است و وعده عذاب معاصی نیز قطعی است، اما اجابت و عطای گدایی تو محتمل است. بگو: تو اشتباه و غفلت از وعده اجابت و قبول او داری، بلکه اگر سلطان خلاف وعید خود را نماید قبیح نیست، ولی خلاف وعده را کسی بر خدواند احتمال نمی دهد.
و اگر بگوید: آخر روی تو از گناه، سیاه و حال تو تباه است با چه رویی به آستان قدس او می روی؟ بگو: اگر روی من سیاه است به وسیله انوار وجوه مشرقات اولیای او می روم (توسل).
اگر بگوید: تو قابلیت توسل به آنها را هم نداری، بگو: به ایشان نیز به توسط دوستان ایشان توسل می کنم.
خلاصه: الحذر الحذر که گول او را بخوری و از رحمت واسعه خداوند مأیوس شوی. در جواب او بگو: اگر هزار مرتبه از این در مرا برانند، روی بر نمی گردانم. و حال آن که این در دری است که تا به حال شنیده نشده که کسی به امید رحمت و نوال آن در، به روش اهل مسئلت و ضراعت (تضرع) گدایی نموده و مأیوس شود...»
منبع: ایکس شبهه
- وبلاگ ziaossalehin.ir
- بازدید: 933
- 2