حسن خلق/ بخش اول - ویژگی های مبلغ موفق

تاریخ ارسال:د, 12/14/1396 - 16:12
اخلاق نیکو
حجت الاسلام علی حسن زاده؛

چکیده

حسن خلق، موضوعی است که در قرآن و روایات بسیار مورد تاکید قرار گرفته است و همواره خواسته شده است که با دیگران با حسن خلق برخورد شود.
بهترین و آسان ترین راه برای انجام تعهداتی که در جامعه وجود دارد، ایجاد بستری مناسب در فضایی اخلاقی و الهی است. بالاترین معیار برای ارتباط انسانی حسن خلق و خوش رفتاری است که خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را انسان هایی عطوف و نرم خو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر بگذارند و آنان را به سوی خود جذب نمایند. این مردان بزرگ برای تحقق بخشیدن به اهداف الهی خود، با برخورداری از حسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم روبه رو می شدند که نه تنها هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و منقلب می نمودند.
یافته های این پژوهش می  تواند در مقام عمل مبلغ عرصه دین و معارف الهی را راهنمایی کند که در رابطه با دیگران چگونه باید عمل نمایند و چه مواردی را باید لحاظ کنند. در مقام تبلیغ، می  تواند تکلیف رسانه  ها و دستگاه  های تبلیغی را برای فرهنگ  سازی و ترویج حسن خلق مشخص سازد. همچنین در مقام نظریه  پردازی و تولید علمِ مبتنی بر مبانی دینی نیز می  تواند دانش روانشناسی اجتماعی را در تحلیل نظری حسن خلق، و ساخت آزمون  های تشخیصی برای سنجش میزان حسن خلق، و تدوین برنامه  های مداخله  ای برای تغییر خلق در افراد یاری دهد.

کلید واژه ها: اخلاق طلبگی، حسن خلق، اخلاق مبلغ، روابط اجتماعی، مکارم اخلاق.

مقدّمه

موفّقیت فعّالان و مبلّغان عرصه دین و معارف الهی به عوامل متعدّدی بستگی دارد؛ یکی از این عوامل، دارا بودن به صفات و ویژگی  های اعتقادی، اخلاقی و عملی است. اگر مبلّغان عرصه دین و معارف الهی منشأ فضایل اخلاقی و اعتقادی باشند، می  توانند موثر در عرصه تربیت جامعه و موجب رشد فضایل اخلاقی باشند.

لازم است که مبلّغان عرصه  دین و معارف الهی اطّلاعات صحیح و کافی در رابطه با قرآن و روایات ائمه معصومین علیهم السلام (ثقلین) که ریشه  و منبع واقعی دین و معارف الهی هستند داشته باشند و الا به مرور زمان مثل برخی از یهودیان گرفتار شده و به صورت ناخواسته برخی مسائل باطل را به عنوان حق معرّفی خواهند نمود

چند ویژگی مهم  یک مبلّغ موفّق عبارت است از:

1. توجّه به جایگاه ارزشمند خویش در دعوت به اسلام

باتوجه به آیات و روایات، مبلّغ دین از جایگاه ارزشمندی برخوردار است. خدای متعال در سوره فصلت آیه مبارکه 33 در فضیلت جایگاه مبلّغ دین و معارف الهی می  فرماید: «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ»؛ چه كسى خوش  گفتارتر است از آن كس است كه دعوت به سوى خدا مى  كند و عمل صالح انجام مى  دهد و مى  گوید: من از مسلمانانم ؟»
علّامه طبرسی در ذیل این آیه شریف می فرماید: «تقدیر آیه چنین است: هیچ  كس خوش سخن  تر از كسى كه مردم را به سوى طاعت الهى دعوت می  كند، نیست».[1] 
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فضیلت و پاداش مبلّغ دین مبین اسلام و معارف حقه آن می فرماید: «وَ ادْعُ النَّاسَ إِلَى الْإِسْلَامِ وَ اعْلَمْ أَنَّ لَكَ بِكُلِّ مَنْ أَجَابَكَ عِتْقَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ یَعْقُوب»؛ [2]مردم را به اسلام دعوت کن و بدان در مقابل هر کسی که تو را اجابت کند، ثواب آزادی یک بنده از فرزندان یعقوب برایت نوشته خواهد شد.
مشوّق حقیقی و پشتیبان مبلغ دین در تمامی مراحل فعّالیتش شناخت جایگاه ارزشمند خویش است که موجب لذّت پایدار و آرامشی زیبا برای او در برابر تمام سختی  ها، دشواری  ها و مصیبت  ها و گرفتاری  ها بوده و به درستی و دلسوزانه تا آخرین نفس در راه تبلیغ دین و گسترش معارف حقه دین، صبر پیشه کرده و هیچ گاه تردیدی به دل راه ندهد.

2. آگاهی صحیح و علم کافی از معارف دین

موفقیت یک مبلّغ دینی به درک صحیح و علم کافی از معارف دین بستگی دارد. خدای متعال در سوره مبارکه یوسف آیه 108 در مورد داشتن بصیرت در تبلیغ دین به لزوم بهره  مندی مبلّغ از بصیرت و آگاهی لازم از دین اشاره می  کند و می فرماید: «قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى  بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِین» ؛ بگو: «این راه من است من و پیروانم با بصیرت كامل، همه ی مردم را به سوى خدا دعوت مى كنیم! منزّه است خدا! و من از مشركان نیستم!.
طبرسی در تفسیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن ذیل آیه شریفه می فرماید: «شخص دعوت كننده باید با اطمینان، بصیرت و دلیل قاطع، تبلیغ و دعوت نماید».[3]
و این در حالی است که خدای متعال در سوره مبارکه نساء آیه51  عدم آگاهی کافی و لازم را نشانه  انحراف و کج فهمی معرّفی می فرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْكِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى  مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلا»؛ آیا ندیدى كسانى را كه بهره  اى از كتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت» و «طاغوت» [بت و بت پرستان ] ایمان مى  آورند و درباره كافران مى  گویند: «آن  ها از كسانى كه ایمان آورده  اند، هدایت یافته  ترند»؟!
معلم قرآن استاد قرائتی در تفسیر نور ذیل آیه شریف می فرماید: «آگاهى ناقص از دین، زمینه  انحراف است ».[4]
بنابراین لازم است که مبلّغان عرصه  دین و معارف الهی اطّلاعات صحیح و کافی در رابطه با قرآن و روایات ائمه معصومین علیهم السلام (ثقلین) که ریشه  و منبع واقعی دین و معارف الهی هستند داشته باشند و الا به مرور زمان مثل برخی از یهودیان گرفتار شده و به صورت ناخواسته برخی مسائل باطل را به عنوان حق معرّفی خواهند نمود.

3. دعوت عملی به دین

مبلغ عرصه دین و معارف الهی زمانی می تواند به نتیجه واقعی برسد که گفتارش همراه با عمل باشد و خدای متعال در سوره مبارکه صف آیه 2 کسانی را که دعوت عملی نکرده و فقط به گفتار بسنده می کنند مورد توبیخ قرار داده و می  فرماید:«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ »؛ اى كسانى كه ایمان آورده  اید! چرا سخنى مى  گویید كه عمل نمى  كنید؟!.
علّامه طباطبایی در ذیل این آیه شریف می فرمایند: «گفتار آیه در زمینه توبیخ است، مى  خواهد مؤمنین را به خاطر این  كه بدان  چه مى  گویند، عمل نمى  كنند توبیخ كند». [5]
همچنین صاحب تفسیر نمونه نیز در ذیل همین آیه شریف می فرمایند: «مخاطب آیه، مؤمنان واقعى هستند نه مؤمنانى كه هنوز به سر حدّ كمال ایمان نرسیده و گفتار و كردارشان هماهنگ نشده است».[6]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تمثیلی زیبا، تبلیغ مبلغ بدون عمل را این چنین توصیف نموده و می فرمایند: «یَا أَبَا ذَرٍّ، مَثَلُ الَّذِی یَدْعُو بِغَیْرِ عَمَلٍ، كَمَثَلِ الَّذِی یَرْمِی بِغَیْرِ وَتَرٍ»؛[7] اى اباذر! مثل كسى كه بى  عمل، دعوت (تبلیغ دین) كند، همچون كسى است كه بدون بستن زه بر كمان تیر بیندازد.
امام جعفرصادق علیه السلام می فرمایند: «رَحِمَ اللَّهُ قَوْماً كَانُوا سِرَاجاً وَ مَنَاراً كَانُوا دُعَاةً إِلَیْنَا بِأَعْمَالِهِمْ وَ مَجْهُودِ طَاقَاتِهِم ...»؛[8] خداوند رحمت خویش را نصیب کسانی کند که مانند چراغ فروزان و مشعل سوزان، راه دیگران را روشن ساختند، و با کردار خود، مردمان را به راه ما فراخواندند، و با تمام توان و قدرت عملی خود، حق را شناساندند».
صاحب تفسیر نمونه در این مورد می فرماید: «تأثیر عمیق «دعوت عملى» از اینجا سرچشمه مى  گیرد كه هر گاه شنونده بداند گوینده از دل سخن مى  گوید و به گفته خویش صد در صد ایمان دارد، گوش جان خود را به روى سخنانش مى  گشاید و سخن كه از دل برخیزد بر دل مى  نشیند و در جان اثر مى  گذارد و بهترین نشانه  ایمان گوینده به سخنش این است كه خود قبل از دیگران عمل كند».[9]

رسول خدا صلی الله علیه و آله می خواهد بگوید: اگر می خواهید وجود شما مثل ابر و باران و ماه و خورشید، نعمت شامل و جامعی بشود که به همه احاطه پیدا کند، باید رفعت و عظمت پیدا کنید. عظمتی که به مال و ثروت نیست که خطر دزدیدن و سوختن و غرق شدن داشته باشد، بلکه رفعت و عظمتی که با روح و جان شما یکی بشود و آن را در سایه تخلق به خوبی ها جستجو کنید

4. برخورداری از روحیه  زهد و ساده زیستی

با بررسی سیره ائمه معصومین علیهم السلام از مهم ترین عوامل موفّقیت در رسالتی که بر عهده داشتند زهد و ساده زیستی و بی پیرایگی آن بزرگواران بوده است.
با توجه به اینکه مبلّغان عرصه دین و معارف الهی مظهر و نشانه اسلام بوده و رفتارشان بیش از دیگران در معرض نگاه و بررسی جامعه است و انتظار جامعه از آنها این است که مبلغان خود را به مظاهر دنیا مشغول ننماید. و در صورتی که زهد و ساده زیستی را در زندگی خود پیاده سازد آثار و برکات سازنده و فوق العاده مهمّی خواهد داشت.
علّامه طباطبایی در تفسیر المیزان، در مورد حقیقت زهد چنین فرمایشی دارند: «تعلّق نداشتن قلب آدمی به دنیا و امور مادّی دنیوی، چنانچه در حدیث معروف نبوی آمده است که دلبستگی به دنیا ریشه و اساس همه  خطاها و گناهان است.[10] بنابر این کسی که زندگی آسان داشته و خرج و مخارجش اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و مرکب کم هزینه و ساده بوده و از تجمّلات دنیا به دور و زندگی را بر اصل سادگی استوار نموده است و چنین شخصی هیچ وقت گرفتار مشقت و تکلف نخواهد شد.
ساده  زیستی نتیجه  نگرش انسان به دنیا و آخرت است که باعث می  شود از تعلّق به دنیا پرهیز  نماید.
حضرت علی علیه السلام در این مورد می فرمایند: «الزُّهْدُ كُلُّهُ بَیْنَ كَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- لِكَیْلا تَأْسَوْا عَلى  ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ   وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى الْمَاضِی وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیْه»؛[11] زهد بین دو كلمه از قرآن است، كه خداى سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید» یعنی كسى كه بر گذشته افسوس نخورد و به آینده شادمان نباشد، همه  جوانب زهد را رعایت كرده است.
حقیقتا زهد و ساده زیستی در مرتبه  اعلی کاری دشوار است ولی رعایت پایین  ترین درجه  زهد هم می تواند راهگشا باشد. با توجه به اینکه مبلّغین عرصه دین و معارف الهی ادامه دهنده  راه ائمه معصومین علیهم السلام هستند، اگر پایین  ترین درجه  از زهد و ساده زیستی ائمّه معصومین علیهم السلام را در زندگی خود وارد نمایند، برکات و آثار درخشان این صفت خود را نشان داده و صفات فراوانی دیگری از جمله قناعت، رویش حکمت و بصیرت، شجاعت، پایداری، آسودگی خاطر و... را در پی داشته که موجب موفّقیت مبلّغ در این عرصه خواهد شد.

5.خوش اخلاقی و خوش رویی

محبوبیت و مقبولیت یک مبلّغ عرصه دین و معارف الهی نقش اساسی در تاثیر و کارآمدی او دارد. آیات و روایات، خصوصیات و ویژگی خوش  اخلاقی و خوش  رویی را مهم  ترین عامل ایجاد محبوبیت و مقبولیت معرّفی می  نماید که کلید به بار نشستن نتایج ویژگی  های پیشین به حساب می آید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرمایند: «حُسْنُ الْخُلُقِ نِصْفُ الدِّین؛[12] خوش اخلاقى نصف دین است» . با توجه به این روایت اگر افراد مبلغ ویژگی  های چهار گانه  پیشین را در خود به درستی ایجاد نمایند، نیمی از راه تربیت را طی کرده و با خوش اخلاقی خود نیمی دیگر راه که رسیدن به هدف نهایی، که همان تربیت جامعه از هر طبقه ای هست خواهد شد.
با بهره گیری از آیه 159 سوره مبارکه آل عمران و آیات دیگر عامل جذب مردم و عدم پراکندگی و تفرقه آن  ها را که خدای متعال درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان می فرمایند می توان به دست آورد: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِك»؛ به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم ] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى  شدند».
آیت الله مکارم شیرازی در کتاب اخلاق در قرآن در مورد این آیه می  گوید: «خلق و خوى نیكوى پیامبر صلی الله علیه و آله یك رحمت الهى درباره  او و درباره  تمام امّت بود و به یقین این نرمش و مهربانى و حسن خلق در هر كس باشد مایه رحمت و بركت است».[13]
حضرت علی علیه السلام راه جذب دل ها را خوش اخلاقی و خوشرویی دانسته و می  فرماید: «قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِیَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَیْه؛[14] دل  هاى مردم گریزان است، به كسى روى آورند كه خوشرویى كند».
همچنین در روایتی دیگر فرمودند: «طَلاقَةُ الْوَجْهِ بِالْبِشْرِ وَالْعَطِیّةِ، وَفِعْلُ الْبِرِّ وَبَذْلُ التَّحِیَّةِ داعٍ الى  مَحَبَّةِ الْبَرِیَّة؛[15] گشاده رویى با شادمانى و بخشش، نیكى و سلام كردن، موجب جلب محبّت مردم مى شود».
حضرت امام باقر علیه السلام نیز فرمودند: «صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ یَكْسِبَانِ الْمَحَبَّةَ وَ یُدْخِلَانِ الْجَنَّة؛[16] احسان هاى نیكو و خوشرویى، جلب محبّت كنند و به بهشت در آورند».
هر که ده خصلت شعار خود سازد، در دنیا و آخرت کار خود سازد: با حق به صدق، با نفس به قهر، با خلق به انصاف با بزرگان به خدمت، با خردان به شفقت، با درویشان به سخاوت، با دوستان به نصیحت، با دشمنان به حلم، با جاهلان به خاموشی و با عالمان به تواضع. [17]
هر چیزی راهی و داشتن اخلاق خوب و خوش رویی هم راهی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ، فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ؛[18] ای فرزندان عبد المطلب! شما نمی توانید با اموال خود به همه مردم گشایش دهید، پس با آن ها با گشاده رویی و خوش رویی برخورد کنید.»
یعنی شما قادر نیستید که همه مردم را با پول، از خود راضی کنید و آن قدر ببخشید که شامل همه بشود ولی می توانید با اخلاق و رفتار خود با حسن خلق خود، همه مردم را از خود راضی سازید.
رسول خدا صلی الله علیه و آله می خواهد بگوید: اگر می خواهید وجود شما مثل ابر و باران و ماه و خورشید، نعمت شامل و جامعی بشود که به همه احاطه پیدا کند، باید رفعت و عظمت پیدا کنید. عظمتی که به مال و ثروت نیست که خطر دزدیدن و سوختن و غرق شدن داشته باشد، بلکه رفعت و عظمتی که با روح و جان شما یکی بشود و آن را در سایه تخلق به خوبی ها جستجو کنید.
حسن خلق و گشاده رویی جایگاه و اهمیت خاصی در دین اسلام دارد تا جایی که اسلام حسن خلق را نشانه کامل بودن ایمان و سر لوحه نامه اعمال اصحاب الیمین معرفی کرده و قرآن کریم نیز آن را محبوب خداوند توصیف می کند.
حال با بیان مقدمه ای در باب ویژگی و خصوصیات یک مبلّغ موفق، یکی از مهم ترین عامل موفقیت مبلّغ دین مبین اسلام و معارف حقه الهی با نظر به آیات کریمه و روایات صحیحه، داشتن حسن خلق یا همان خوش رویی فرد مبلّغ است.
بنابر لازم است در خصوص این ویژگی بیشتر وارد بحث شده و از حیث لغت و اصطلاح و آثاری که حسن خلق دارد و... را بررسی کنیم.

ادامه دارد...
------------------------
مطالب تکمیلی:
حسن خلق/ بخش دوم - مفهوم و معناشناسی حسن خلق
-----------------------
پی نوشت:
[1] . مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج9، ص19.
[2] . وسائل الشیعة، ج‏16، ص 188.
[3] . مجمع البیان، ج5، ص412.
[4] . تفسیر نور، ج‏2، ص304.
[5] . تفسیر المیزان، ج19، ص248.
[6] . تفسیر نمونه، ج24، ص62.
[7] . بحار الانوار، ج‏74، ص85.
[8] . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏12، ص 291
[9] . تفسیر نمونه، ج1، ص215.
[10] . تفسیر المیزان، ج19، ص169.
[11] . نهج البلاغه، ترجمه دشتی، حکمت 439.
[12] . بحار الانواز، ج 68، ص393.
[13] . اخلاق در قرآن، ج3، ص137.
[14] . نهج البلاغه، ترجمه دشتی، حکمت50.
[15] . تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص434.
[16] . اصول کافی، ج2، ص104
[17] . مناجاتهای خواجه عبد الله انصاری.
[18] . وسائل الشیعه، ج 12، ص 161 .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط