جایگاه حیا در تربیت/بخش شش- قسمت دوم

تاریخ ارسال:س, 02/18/1397 - 13:38
جایگاه حیا
امام زمان را با گناهانتان نیازارید!

3.ناظر خارجی و غیر مشهود
حالا سراغ بقیه اقسام می رویم.ادراک دو قسم اوّل که شخصی ایستاده است و مرا می بیند و این که خودم خودم را ادراک می کنم خیلی روشن است، چون اینها متعارف است.به تعبیر دیگر؛ اینجا لازم نیست که به آن اعتقاد و ایمان بیاوری، از این حرف ها خبری نیست، خودم خودم را درک می کنم یا تو را می بینم که به اعمالم می نگری، ظاهراً در آن پیچیدگی ندارد.در آن پیچیدگی ندارد.از تو خجالت می کشم، از خودم هم خجالت می کشم.این جزو محاورات عرفی خودمان هم هست.می رویم آنجایی که شخص دوم، یعنی ناظر، از نظر شهود ظاهری مشهود من نیست.این دیگر جنبه اعتقادی است.اینجا بحث، بحث ایمانی است.
·دو فرشته ناظر اعمال ما هستند
کسی که مدعی است مسلمان هستم، کسی که مدعی است مؤمن هستم، کسی که می گوید من به قرآن اعتقاد دارم که کلام الله است، در قرآن این آیه را داریم: «اإِذْ یتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدٌ ؛ ما یلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیهِ رَقیبٌ عَتید»،(7)نویسند، پس دو تا ناظر اینجا شد یکی چپ و یکی راست.یعنی دو تا فرشته انسان را فرا می گیرد، یکی طرف راست، یکی طرف چپ، نگاه بانانی آماده و مهیّا هستند، مواظب هستند که هرچه بگویی و هرچه بکنی آنها را می
بعد هم می فرماید اینها هیچ چیز را از ذهن شان بیرون نمی ریزند، اصلاً هیچ چیزی را فروگذار هم نمی کنند.اینها به تعبیر ما مأمورهای ثبت اعمال هستند، اینها احاطه بر انسان دارند و تا نبینند نمی نگارند، باید کار را ببینند و بنویسند.برای این که در این شبهه ای نکنید این آیه را خواندم.
از این فرشته ها باید حیاء کرد!
روایتی است که پیامبر می فرماید: «قال رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) لیستحیی احدکم من ملکیه الذَینِ معه کما یستحیی من رجلین صالحین من جیرانه و هما معه باللیل و النهار» پیغمبر اکرم فرمود: از این دو تا فرشته هایی که با شما هستند خجالت بکشید همان طور که از دو تا آدم شایسته از همسایه ها که با آنها رودربایستی دارید و خجالت می کشید که نکند آبرویتان برود.هم همسایه چپ دارید و هم همسایه راست دارید.«و هما معه بالیل و النهار» این دو فرشته شب و روز رهایتان نمی کنند، از این دو تا خجالت بکشید.
روایت زیاد داریم، از وصیت های پیغمبر به ابی ذر هم هست که راجع به خودش هم می فرماید.ناظر دارم، دارد عمل من را می بیند، هر کاری می کنم و هرچه می گویم همه را دارد می نویسد.اول از قرآن آوردم، بعد روایت آوردم و ما دیگر بالاتر از قرآن نداریم، قرآن می گوید که این دو فرشته رهایت نمی کنند و همراهت هستند، می بینند و ثبت و ضبط می کنند.این دو فرشته شاهد عامل و عمل هستند، در روایت هم می گوید که از اینها خجالت بکش.
·نظارت پیامبر بر اعمال ما
این قسم که شاهد، مشهود من نیست و من آن را به ظاهر رؤیت نمی کنم، مصادیق دیگر هم دارد.تا الآن یک مثالش را زدیم که دو فرشته را نمی بینم، چشم ملکوتی ام هم بسته است، کور باطن هستم، اگر کور باطن نبودم این دو تا را هم می دیدم.چه بسا اگر می دیدم خجالت می کشیدم.
ما بحثی داریم که من این بحث را گذشته مطرح کرده ام و الآن یک اشاره می کنم و رد می شوم؛ در بعضی از روایات دارد که اعمال ما که این فرشته ها ثبت و ضبط می کنند، هر روز به پیغمبر اکرم عرضه می شود.در اینجا این پیش می آید که وقتی عرضه می شود، آیا نوشته را می برند که آقا می بیند که مثلاً چنین کاری کردم، خبر به آقا می رسد یا خود عمل را می برند؟ در همه اینها بحث است.اگر من بدانم کاری که دارم می کنم می نویسند و بعد می برند می دهند به شخصی مثل پیغمبر و ایشان از کار من مطلع می شود؛ یا اینکه نه، خود کار را می برند، نفس عمل را به پیغمبر اکرم عرضه می کنند، چه می شود؟ اینها اطلاع بر عمل است، صحبت در این است یک وقت اطلاع، اطلاع شهودی ظاهری است و یک وقت شهودیِ ظاهری نیست، اینها همه تحت عنوان اطلاع است.
از پیامبر حیا کن
 روایتی از امام صادق(صلوات الله علیه) است که فرمودند: «قال(علیه السلام) إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ كُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارَهَا وَ فُجَّارَهَا فَاحْذَرُوا فَلْیسْتَحْی أَحَدُكُمْ أَنْ یعْرَضَ عَلَى نَبِیهِ الْعَمَلُ الْقَبِیح»(8) الله بدهند.برای این که تا حدودی این روایت را تثبیت کرده باشم، این آیه شریفه را می خوانم که می فرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَه فَینَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(9) هر کاری می خواهی بکنی بکن، امّا این را بدان که این عمل تو را خدا، پیغمبر و مؤمنین می بینند.خجالت بکش، حیا کن که یک وقت نکند عمل زشتت را ببرند نشان آقا رسول
· «ائمه»هم بر اعمال ما نظارت دارن
اینجا در ذیل آیه روایتی داریم از امام صادق(علیه السلام) که فرمودند: «سُئِل الصادق(علیه السلام) عن هذه الآیه فقال: وَ الْمُؤْمِنُونَ هُمُ الْأَئِمَّه»(10) بالاتر رفت، شاهدان بیشتر شدند، ائمه هم می بینند.ما روایات زیادی داریم که گناه نکن، با این گناهانت داری پیغمبر را اذیت می کنی، چون می بیند.امام زمان(صلوات الله علیه) را اذیت نکن! او دارد می بیند.
هنوز سراغ خدا نرفتم.او جدا است «أَ لَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرى»،(11) بعد سراغ خدا می روم.
امام زمان را با گناهانتاه نیازارید!
«حیاء از خلق، حیاء از نفس، حیاء از فرشتگان، حیا از پیغمبر، حیا از ائمه».اینها شخص دوم ها و ناظرهایی هستند که ما اینجا می توانیم درست کنیم.من از خودم نمی گویم، اینها در معارفمان هست.خیال نکنی اینها مطلع نمی شوند.من نمی خواهم وارد این بحث شوم چون قبلاً این را بحث کردم.روایات متعدده داریم که می گویند ما را با این معصیت هایتان اذیت نکنید.وقتی می آورند وضع شماها را می بینیم، کاری نکنید که ما را اذیت کنید.شما نمی دانید حیا چه بحثی است، یک بحث ریشه ای است.من گفتم حیا برای انسان چه نقش تخریبی اش و چه نقش سازندگی اش زیر بنایی است، از آن طرف شما ببینید بی شرمی چه می کند!
·بالاترین ناظر خدا است
فکر کردی در خلوت هستی کسی نمی بیند؟ پس دروغ می گویی من مؤمنم، مسلمانم، قرآن را قبول دارم.اگر راست می گویی که مسلمانی هیچ وقت تنها نیستی، تو سرّ و علن نداری، برای تو همیشه علن است.اینها تازه مراحل پایین بود که گفتم.مرحله بالاتر آن است که آن موجودی که بر تمام وجودت احاطه دارد، او دارد تو را می بیند.او «عالِم الْغَیبِ وَ الشَّهادَه» است.
اوّل این آیه شریفه را دقت کنید که چه قدر زیبا است وقتی که می خواهد مسأله فرشتگان را تعبیر کند اوّلش می گوید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید ؛ إِذْ یتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدٌ»(12) اوّل می گوید من از رگ گردن به تو نزدیک تر هستم.اسم این حیا «حیا من الله» است.در مباحث معرفتی این را مطرح کردم و اینجا نمی خواهم مطرح کنم.«حیا من الخلق، من النفس، من الله» اینها همه معارف ما است.یاد این جمله امام(رضوان الله تعالی علیه» افتادم که فرمود: «عالم محضرخدا است، در محضر خدا گناه نکنید»، چه قدر زیبا گفته است.تو او را نمی بینی ولی در حضور او هستی.عمل زشت انجام ندهید.

مطالب تکمیلی:
جایگاه حیا در تربیت/بخش شش- قسمت اول
-----------------------
پی نوشت ها:
(7) سوره ق، آیات هیفده و هیجده
(8) بحارالأنوار، جلد هیفده، صفحه صد و چهل و نه
(9) سوره التؤبه، آیه صد و پنج
(10) بحارالأنوار، جلد بیست و سه،صفحه سیصد و پنجاه و یک
(11) سوره العلق، آیه چهارده
(12) سوره ق، آیات شانزده و هیفده

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.